📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
مروری بر کتاب «وداع با اسلحه» نوشته: «ارنست همینگوی» ترجمه ی: «نجف دریا بندری»
مروري بر كتاب" وداع با اسلحه" نوشته: "ارنست همینگوی" ترجمه ی: "نجف دریا بندری"
جنگ جهاني اول، كه در اين كتاب از گوريتسيا ، شهر كوچكي در شمال تريسته ، در منتهياليه سرحد ايتاليا به آن نگريسته شدهاست، چندان ترسناك به نظر نميرسد و در انعكاس گنگ چند صداي توپ دوردست خلاصه ميشود. ستوان فردريك هنري آمريكايي، كه بر اثر جواني و لاقيدي و ذوق به ورزش در ارتش ايتاليا استخدام شدهاست، در ميان آمبولانسهاي خود و تالار ناهارخوري و شراب و زن زندگي بسيار مطبوعي دارد.
با نزديك شدن تدريجي زمستان صداي توپها بسيار كمتر ميشود و درخواست مرخصي هنري را براي تمام زمستان ميپذيرند. هنري از اين فرصت براي خوشگذراني در شبه جزيره استفاده ميكند.
وقتي كه دوباره به جبهه برميگردد، با پرستاري انگليسي آشنا ميشود و تظاهر به دوست داشتن او ميكند؛ در حالي كه دروغ ميگويد. پرستار هم تظاهر به باوركردن حرف او ميكند؛ در حالي كه چنين نيست. در خلال اين احوال جنگ جان تازه مييابد. هنوز صحبت هنري با اطرافيانش راجع به جنگ تمام نشدهاست كه ميفهمد آنها چقدر از جنگ بيزارند. همان شب اول، وقتي كه مشغول صرف شام مختصري از ماكاروني و پنير با سربازان خود است، زخمي ميشود. (منبع:سایت آی کتاب)