ویج می‌شود

ویج می شود . چنانکه خود راوی درص127 از ذهن جمال می گوید«به نظرش جوان های امریکایی بی عار بی مغز بی‌فکرند که به جایی نخواهند رسید. از همان جوان‌هایی که موسیقی بی محتوا گوش می دهند وکتاب های غیر علمی وبی‌ارزش می خوانند یکی شبیه من عاشق موسیقی غربی ورمان های پرفروش شان .»
به قول فتح اله بی نیاز منتقد بزرگ ادبی دولت ها و قدرت های حاکم نیز، درپی نشر وترویج ادبیات عامه پسند و وانواع خوراک فقدان ارزش های هنری وعلمی برای خوانندگان خود هستند.
و به قول آدرنو ،هورکهایمر ومارکوزه از مکتب فرانکفورت ، حکومتهای جهان خود به فرایند عوام پسند سازی دامن می زنند.به گفتۀ آنها دولت ها وحکومتها تنها از طریق تولید اقتصادی وسیاسی نیست که خودرا تولید می کنند ،بلکه از طریق فرهنگ نیز خودرا دوباره سازی و باز تولیدمی کنند.
اگر چه باید گفت در انتهای «سال درخت» انگار ما با اندکی خلل وتردید در باورهای راوی همه چیز دان وحتی پریسا ،نسبت به علوم ماورایی مواجهیم ص149درمورد صحفۀ فلزی زیر درخت توت می گوید«خودت هم باور نداری همه بد شانسی ها وبدبختی های خانی پرشکوه به خاطر این صحفۀ گرد کوچک باشد، مرگ من بابا مامان .نه باورت نمی شود.»
ودر انتهای کتاب، غرق شدن سجاده شفا بخش در رودخانه شاید حاکی ازآن باشد که برخلاف باور و خواست راوی وپریسا ،عصر وزمانه ما دیگرسخت ودشوار این باورها را هضم می کند.(منتشرشده در مجله دادگر)

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan