سیاست خارجی و چند جانبه گرایی ایالات متحده در افریقا:

سیاست خارجی و چند جانبه گرایی ایالات متحده در افریقا:
https://telegram.me/politickaraj
👇

در طول جنگ سرد روابط امریکا با کشورهای افریقایی در قالب دو جانبه گرایی گزینشی بود.شعارهای حقوق بشر و ارزش های دمکراتیک و تشویق استعمارزدایی از برنامه های امریکا بود زیرا منافع خود را از تداوم خشم و نفرت افریقاییان بخاطر ظلم و استعمارگران اروپایی در خطر میدید.گرچه خود در ۱۹۶۰ به استقلال کشورهای مستعمره و مردمانشان از رای دادن خودداری کرد یااز رژیم مستبد جمهوری دمکرات کنگو(زییر) بخاطر ضد کمونیست بودن٬ علی رغم اینکه ناقض حقوق بشر بود٬ حمایت میکرد.
بیشتر تلاش امریکا متقاعد کردن افریقاییان به منطق بازار ازاد بود. انتقاد از غرب بخاطر حمایت از رژیم های سفیدپوست و امپرالیسم فرهنگی٬سیاسی و اقتصادی در سازمانهای افریقایی مثل جامعه توسعه افریقا (SADC) بچشم میخورد و چون امریکا به مشارکت همه جانبه در مبارزات ازادی خواهانه افریقاییان تمایلی نداشت تحت عنوان هم پیمان دشمن! تلقی میشد.
امریکا دو رهیافت سیاسی انطباق و امتناع را تعقیب کرد.انطباق یعنی مطابقت منافع مشروع امریکا با تاکید بر درجه ای از انطباق و همانندی منافع امریکا و افریقا و همزمان با گسترش و توسعه نهادهای همکاری .در رهیافت امتناع عدم توجه امریکا ٬برای دفاع از ارزشهای خود ؛مرتبط کردن منافع افریقاییان در یک اقتصاد سیاسی عادلانه با مجموعه ای از ایده ها و ساختارهای ممنوع !
امریکا با رهیافت انطباق میتواند به بازار ازاد ٬حقوق بشر دست یابد و افریقاییان به عدالت اقتصادی و نژادی.
کارتر به گسترش روابط با افریقا فقط در قالب ضد شوروی اقدام نکرد بلکه با حمایتهای متعدد مالی نیز با افریقا رابطه برقرار ساخت. روش هنری کسینجر در دولت فورد لغو بعضی تحریم ها و ارتباط نزدیک با اقلیت سفید جنوب افریقا بود.بعدها پروژه حمایت از افریقای سیاه ارایه شد و کلا روش چند جانبه گرایی در انطباق در سیاست خارجی نسبت به کشورهای افرقایی اساس سیاست خارجی محسوب میشد‌.
روش انطباق زمانی بکار گرفته شد که رقابت های ایدلوژیک بین نیروهای خارج از افریقا فروکش میکرد. مثلا با مداخله شوروی در اتیوپی در دهه ۷۰ این رهیافت کمرنگ شد.
پس از جنگ سرد و عصر بعد از اپارتاید بخاطر همگرایی نزدیک اقتصاد افریقایی با اقتصاد جهانی و شدت بحرانهای انسانی به امریکا فرصت همکاری و ارایه ابتکارات حل منازعه چندجانبه در راستای نظم جدید جهانی که منادی تلاش جمعی برای امنیت و مسولیت است فراهم شد. تاکید بوش برای جنگ علیه تروریسم از طریق سازمان وحدت افریقا و از طریق شخصیتهای مهم اخلاقی چون نلسون ماندلا تعامل دوجانبه ایدولوژی بود.
کلینتون و بوش دو رییس جمهوری بودند که به افریقا توجه ویژه داشتند .اما دوره ریگان دوران غفلت از افریقا میباشد لذا رهیافت امتناع غالب است.