🔅... به سخن دیگر، اقتدار سلطه¬ی مشروع است

🔅 #اقتدار
#Authority

📍 این اصطلاح بر توانمندی یك فرد یا مؤسسه كه بر اساس دارا بودن یك حق مشخص شده جهت مطالبه¬ی مشروع فرمانبرداری به او واگذار می¬شود تا بر آن اساس از زیر دستان در برابر سایرین محافظت نماید، دلالت دارد. به سخن دیگر، اقتدار سلطه¬ی مشروع است. مرجع اقتدار به این دلیل مورد اطاعت قرار می¬گیرد كه اعتقاد بر این است كه فرد یا مؤسسه¬ی صادركننده-ی فرمان حق این كار را دارد. ماكس وبر(1920 ـ 1864) سه نوع آرمانی از اقتدار را تعریف می¬كند: سنتی كه بر تاریخ، افسانه و مناسك متكی است؛ فرمند كه ریشه در اعتقاد به صفات استثنایی و رسالت الهامی دارد؛ و قانونی ـ عقلایی كه بر پایه¬ی اصول مردم سالاری و چهارچوب قانونی كه ‌همه¬ی افراد و مؤسسه¬ها در معرض آن قرار دارند، استوار است.

📍 #اقتدار_سنتی
#Traditional_authority

از نظر وبر، اقتداری مبتنی بر آداب و رسوم است و توسط آن‌ها محدود می‌شود. “اقتدار سنتی مبتنی *بر این امر است كه مردم معینی (براساس خانواده یا قبیله یا تبار) برای همیشه اعمال اقتدار یا مرجعیت نموده‌اند. رهبران مدعی و پیروان معتقد به قدسیت فرمانروایی‌ها و قدرت‌های درازمدت هستند. شكل‌های گوناگون اقتدار سنتی شامل فرمانروایی توسط پیران، فرمانروایی توسط رهبرانی كه جایگاه‌های خود را به ارث می‌برند و غیره است. وبر فئودالیسم را به‌عنوان یك نوع اقتدار سنتی به‌حساب می‌آورد. ساختارهای اقتدار سنتی عقلانی نیستند و مانع فرآیند عقلانی شدن می‌شوند. گرچه‌ هنوز هم نشانه‌های اقتدار سنتی در دنیای امروز به‌ویژه در جامعه‌های كمتر توسعه‌یافته یافت می‌شود، [ولی اكنون] تا حد زیادی ناپدید شده یا به حاشیه رفته است” (ریتزر، 1389، ص74).

📍 #اقتدار_عقلانی ـ قانونی
#Rational ـ Legal authority

از نظر #وبر، “نوعی اقتدار است که در آن مشروعیت رهبران از این حقیقت ناشی می¬شود که مجموعه¬ای از مقررات و قواعد تنظیم شده وجود دارند و رهبران جایگاه خود را در نتیجه¬ی آن قواعد حفظ می¬کنند. بنابراین، برای نمونه، رئیس جمهوری ‌ایالات متحده یک نمونه از اقتدار عقلانی ـ قانونی است و رهبریت آن توسط این حقیقت مشروعیت می¬یابد، که او فردی است که در انتخابات برنده شد و در کالج انتخاباتی بیشترین رای را به دست آورد” (ریتزر، 1389، ص 78-77).

📍 #اقتدار_فرمندانه
#Charismatic_authority

“اقتداری است که با اعتقاد پیروان به قدسیت استثنایی، قهرمانی، یا ویژگی¬های نمونه¬ای رهبر فرمند مشروعیت می¬یابد” (ریتزر، 1389، ص 445). از نظر ماکس وبر (1905)، دیگران شخصی را دارای قدرت فرمندی می¬دانند. بنابراین، لازم نیست شخص موردنظر دارای صفت¬ها یا ویژگی¬های استثنایی قابل تمایزی باشد تا رهبر فرمند شود، بلکه این باور در میان پیروان ایجاد می¬گردد.

https://t.me/politickaraj