🔅 کارل و قشربندی اجتماعی؛.. 📍 جامعه‌شناسی مارکس، جامعه‌شناسی نبرد طبقاتی است

🔅 کارل #مارکس و قشربندی اجتماعی؛

📍 جامعه‌شناسی مارکس ، جامعه‌شناسی نبرد طبقاتی است. برخی از قضایا در این جامعه شناسی اهمیت بنیادی دارند. جامعه ی کنونی ، جامعه ای متخاصم است. طبقات عوامل اصلی درام تاریخی سرمایه داری به طور اخص و تاریخ به طور اعم هستند. نبرد طبقاتی نیروی محرک تاریخ است.
در مکتب #مارکسیسم منظور از طبقه اجتماعی عبارت است از «گروهی که در فرآیند تولید جایگاه معینی دارد و مقصود از جایگاه در فرآیند تولید دو چیز است ، جایگاه در فرآیند تولید و جایگاه در فرآیند حقوقی آن که خود از فرآیند فنی ناشی می شود.
طبقات اجتماعی چگونه تشکیل می شوند؟ به نظر مارکس بر مبنای موقعیت ها و وظایف گوناگونی که افراد در ساختار تولید جامعه دارند طبقه اجتماعی تشکیل می گردد.
دو عامل اصلی در تشکیل طبقه ی اجتماعی دخیل است: شیوه‌ی تولید (کشاورزی، پیشه وری ، صنعتی) ، و مناسبات تولید. همین عامل دوم است که لایه های عمده ی مشاغل را در ساختار اقتصادی جامعه ایجاد می کند: مالک زمین و رعیت را در جامعه ی دهقانی ، کارفرما و کارگر خانگی را در اقتصاد پیشه وری ، سرمایه دار مالکِ کارخانه و کارگر را در جامعه ی صنعتی در برابر یکدیگر قرار می دهد. عبارتِ « در برابر یکدیگر قرار می دهد » ماهیت این مناسبات را بیان می کند.

تعریف مارکسیستی طبقه ، نشأت گرفته از فرض تقدم تولید بر دیگر ابعاد است: طبقه، مجموعه به هم پیوسته ای از افراد است که نقش یکسانی در ساز و کار تولید ایفا می کنند. پس از دیدگاه تضادگرایان تقسیم جامعه به طبقه های گوناگون ، نه بر بنیاد کمیت ثروت است و نه بر مقدار درآمد. شرایط ضروری تشکیل یک طبقه وجود دشمن طبقاتی است. از نظر مارکس، باید دو گامه پشت سر گذاشته شود تا یک طبقه ی اجتماعی به وجود آید. نخست، گامه ی «طبقه در خود» است که در آن ، افراد با منافع مشترک در نظام تولیدی، بدون آگاهی طبقاتی با یکدیگر زندگی می کنند. دوم گامه ی «طبقه برای خود» است که افراد را به همبستگی و انسجام طبقاتی می رساند. علاوه بر مفاهیم زیربنا و روبنا، دیدگاه مارکسیستی مطالعه ی قشربندی اجتماعی سه مفهوم کلیدی دیگر را نیز در بر می گیرد که عبارتند از :
آگاهی طبقاتی، همبستگی طبقاتی و ستیزه‌ی طبقاتی.
منظور از آگاهی طبقاتی، خود آگاهی یک طبقه – مثلاً طبقه ی کارگر- به نقشی است که اعضایش در فرایند تولید ایفا می کنند و به روابطی است که با طبقه ی مالکان وسایل تولید دارند...
منظور مارکس از همبستگی طبقاتی، اقدام هماهنگ طبقه‌ی کارگر برای رسیدن به هدف های اقتصادی و سیاسی است.
مفهوم ستیزه‌ی طبقاتی شامل دو وجه است:

1-مبارزه‌ی ناآگاهانه میان #پرولتاریا و سرمایه‌داران برای برخورداری از کالاهای اقتصادی پیش از نایل شدن به آگاهی طبقاتی.
2-مبارزه ی آگاهانه و هماهنگ که دو طبقه را در برابر هم قرار می دهد و پرولتاریا با آگاهی یافتن به نقش تاریخی اش برای بهبود وضعیت زندگیش و در بلند مدت برای در اختیار گرفتن وسایل تولید مبادرت به عمل جمعی می کند.

مارکس در « #سرمایه » سه طبقه اصلی را مطرح می کند که توسط روابط شان با ابزار تولید، از یکدیگر تمایز یافته اند:

1-سرمایه داران یا مالکان ابزار تولید؛

2-کارگران یا همه ی آنهایی که توسط دیگران به کار گرفته می شوند؛

3-زمین داران یعنی کسانی که به نظر می رسد در نظریه مارکسیستی متفاوت از سرمایه داران اند و به عنوان بازماندگان دوره ی فئودالیسم در نظر گرفته شده اند.

#قشربندی_اجتماعی
#طبقه_اجتماعی
#جامعه‌شناسی

https://t.me/politickaraj