◼️ زیگموند باومن از جملۀ متفکران و جامعه شناسان شهیر پست‌مدرن و صاحب نظریۀ مدرنیتۀ سیال در سن ۹۱ سالگی درگذشت …از اواخر دهۀ ۱۹۹۰،

◼️ زیگموند باومن از جملۀ متفکران و جامعه شناسان شهیر پست‌مدرن و صاحب نظریۀ مدرنیتۀ سیال در سن 91 سالگی درگذشت.

از اواخر دهۀ ۱۹۹۰، باومن تأثیر قابل ملاحظه‌یی بر حرکت ضد جهانی‌سازی یا حرکت جایگزین جهانی‌سازی داشت.

📚 کتاب‌ها و مقالات

باومن تاکنون ۵۷ کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله منتشر کرده است. بیشترِ این آثار در رابطه با #نظریه و اندیشه‌های مرتبط با مسایل عمومی ‌و کلی است. در میان آثار باومن می‌توان توجه وافر وی به مسایل جهانی‌سازی، مدرنیته و پست‌مدرنیته، مصرف‌گرایی و اخلاق و کرامت انسانی را مشاهده کرد. از میان کتاب‌های وی می‌توان عشق سیال، مدرنیتۀ سیال، مدرنیته و کشتار جمعی، اشارت‌های پست‌مدرن و ترس سیال را نام برد. اولین اثر‌ باومن، مطالعه‌یی دربارۀ حزب کارگر بریتانیا، چه‌گونه‌گی تشکیل حزب و طبقات اجتماعی بود که سال ۱۹۶۰ در لهستان انتشار یافت. باومن تحریر آثارِ خود را در موضوعاتی چون طبقه و منازعات اجتماعی تا اوایل دهۀ ۱۹۹۰ ادامه داد و آخرین کتاب او نیز در قالب موضوع خاطرات طبقات منتشر شد. تا زمانی که آخرین کتاب‌های وی مسایل طبقات را به طور مستقیم مورد خطاب قرار نمی‌داد، او خود را به عنوان یک سوسیالیست معرفی می‌کرد و هرگز به طور کامل مارکسیسم را رد نکرد. آنتونیو گرامشی تیوریسن مارکسیستی، به صورت خاص اثرات عمیقی را روی آرای زیگموند باومن گذاشت.

🔸مدرنیته و عقلانیت

در اواخر دهۀ ۱۹۸۰ و اوایل دهۀ ۱۹۹۰، باومن تعدادی کتاب‌ با موضوع روابط مدرنیته، بروکراسی، عقلانیت و خروج اجتماعی را منتشر کرد. وی در پیروی از فروید، مدرنیتۀ اروپایی را به عنوان یک تعادل متضاد مورد مطالعه قرار داد. باومن این‌گونه بحث می‌کند که جامعۀ اروپا از بخشی از آزادی به خاطر منافع مربوط به افزایش امنیت فردی، صرف نظر می‌کند. او در ادامه می‌گوید که مدرنیته در درونش اصطلاحی قرار دارد که به شکل «سفت و جامد» است و وظیفۀ آن، حذف موارد ناشناخته و نامطمین است. هم‌چنین کنترل مافوق مسایل طبیعی، بروکراسی سلسله‌مراتبی‌، قوانین و مقررات، کنترل و مقوله‌بندی‌یی که همۀ این‌ها به طور پیوسته عدم امنیت فردی و شخصی را حذف می‌کند و سایر جنبه‌های هرج‌ومرج از زنده‌گی انسان‌ها را تحت یک نظم خوب و مشخصی درمی‌آورد. البته زیگموند باومن در بسیاری از آثار خود به این موضوع اشاره می‌کند که چنین تلاش‌هایی برای ایجاد نظم، هرگز منجر به نتایج دل‌خواه و مطلوب نخواهد شد. زمانی که زنده‌گی درون مقولات مدیریتی و شناخته شده‌یی سازمان پیدا می‌کند، همیشه گروه‌های اجتماعی وجود دارند که قابلیت اداره شدن، جدا شدن و کنترل بر روی آن‌ها وجود ندارد.
در کتاب «مدرنیته و دوگانه‌گی»، باومن افراد مبهم و نامعلوم را در قالب چهره‌یی تمثیلی از یک غریبه و بیگانه، تیوریزه کرده است. با ترسیم جامعه‌شناسی جورج سیمل و فلسفۀ دریدا، باومن، یک شخص بیگانه را به عنوان فردی که در حال حاضر ناشناخته و از لحاظ اجتماعی غیر قابل تصمیم‌گیری است، معرفی می‌کند. در این کتاب، وی بررسی دقیق از راه‌های متفاوت را برای جامعۀ مدرن جهت تطبیق خود با شخص بیگانه ارایه می‌کند. او به فوریت این قضیه اشاره می‌کند که در اقتصاد مصرف‌گرا چیزهای ناآشنا و غریبه همیشه فریبنده بوده‌اند. در مُدل‌های متفاوت غذا، مدل‌های مصرفی دیگر و در جهان‌گردی، این امکان وجود دارد که چیزهای ناآشنا با جذابیتِ بالایی تجربه شوند، اما هنوز این بیگانه‌گی یک حاشیۀ منفی بشری دارد. به خاطر این‌که فردی غریبه قابل کنترل و تحت حکم و قانون محکمی‌ نیست. این غریبه، همیشه موضوع ترس کشورها بوده است و به صورت بالقوه می‌تواند با ارعاب و تهدید از دیگران زورگیری کند و به عنوان شخصی مطرح است که بیرون از حریم و حوزۀ جامعه است. https://telegram.me/politickaraj