✳️✴️ رمز چیرگی غرب (مدرنیته و انقلاب صنعتی). ✍ رضا میرزایی

✳️✴️ رمز چیرگی غرب (مدرنیته و انقلاب صنعتی)
✍ رضا میرزایی

👈 احتمالا شما هم موافق هستید که کار روشنفکر ، روشنگری و اندیشه ورزی است که ممکن است بدون جهت گیری سیاسی باشد، هرچند نیاز به روشنفکری سیاسی هم جنبه مهمی از شرایط حال بسیاری از کشور ها من جمله کشور ماست. مرور تاریخی جریان روشنگری به عصر آن باز می گردد، که مدرنیته نیز نام دارد. برونداد عصر روشنگری غرب، انسانی بود که مورد توجه قرار گرفت و از تکلیف مداری با کمک بنیان های علمی ،فلسفی قطعا خارج شد. انسان ذیصلاح شده این توانایی را یافت که در وضعیتی آزاد و رها صلاح کار خویش را خودش رقم بزند.
🔺به نوعی حاکمیت کلیسا و خرافات را بر سرنوشت انسان ها به کناری زد و اطمینان نفسی یافت که حاصلش انقلاب صنعتی محسوب می شد. و انچه امروز انسان ها را به راحتی و آسایش رسانده است ردی در این انقلاب بزرگ دارد. اما این انسان تنها نبود ، بلکه در اجتماعی زندگی می کرد وبر اساس آزادی بدست آورده ممکن بود مرزهای خیر و شر را درنوردد ، و البته شرش آسیب رسان حقوق (آزادی) دیگران می بود. به نوعی در فاصله گیری از متن خیرآور کلیسا (که شایددستاویزی بیش نبود) ، خلایی داشت که قانون و قانون گرایی می توانست آن را پر کند و چنین نیز شد.
🔺 شاید حتی بتوان گفت این انسان نه تنها توانست سلطه خود بزرگ پنداری کلیسایی ها را مدیریت نماید ،و در سایه قانون به همنوع خود شری نرساند ، بلکه در خیر خواهی های وسواس گونه برای دیگران نیز نیازمند کسب اجازه از طرف مقابل بود. حال دیگر این انسان در چارچوبی قرار داشت که حقوق انسانی اش فراگیر بود. حتی مالکیت فکری اش نیز در یک آزادی قانونی محترم شمرده شد و در سایه این نگاه بود که استعداد نوآورانه اش گل کرد! و دنیا و انسان به سمت صنعتی شدن پیش رفت. هر چند فضا دموکراتیک شد اما این نکته مهم وجود داشت که جایگاه کلیسا و کلیسایی هم با حفظ حدود اصلاح شده اش محترم شمرده شد ، و فقط راه سو استفاده از دین و انسان مسدود شد...
🔺و جهان غرب به سرعت در این دنیای خودآورده و مسرت بخش همگانی پیش رفت و فرصت های علمی فلسفی تئوریک و تکنولوژیک ، آنرا هر روز بیش از پیش غنی و غنی تر کرد. این در حالی بود که به قول برخی نوشتارها علی رغم اینکه مبلغان مسیحی در گذشته در زمانی که برای تبلیغ به کشور های اسلامی می آمدند و در بهت و حیرت پیشرفت جهان اسلام فرو می رفتند، مسلمانان در خواب عمیق و راحت پس از سلطه غرور آمیز امپراطوری عثمانی ، دوران می گذراندد و آرام آرام بعد از فروپاشی ها کار به جایی کشید که دیگر قدرت شمشیر نمی توانست کشور گشایی کند !، چرا که دورانش گذشته بود و حداقل در نگاهی فیزیکی شمشیر قدیمی دیگر نمیتوانست بر اسلحه مدرن انسان پس از مدرنیته پیروز شود. البته نوشته اند مسلمانان هم در خواب خود در حال گذراندن عصر انحطاط بودند! اما بالاخره مسلمانان بیدار شدند، وشاید با کمی احتیاط بتوان گفت روش بیداری که در پیش گرفته شد کمی غیر محاسباتی بود! چراکه در فضای سکولاریسم ، دموکراتیک و مدرن و قانونمد غربی که شرق نیز به آن می اندیشد و البته مشتاق آن بود؟ امکان بروز نتایج با ثبات و برتر در راستای خواست مردمان دائما به بیراهه میرفت! (و حتی مورد دستبرد قرار میگرفت) .البته شاید هم فقط توانست پیکاری مبارزاتی صرف را رقم بزند، اتفاقی که جاهایی موفق والبته کشور هایی را نیز تا مرز تجزیه و نابودی کامل پیش برد. بالاخره تکنولوژی و سرمایه داری مسلط بر جهان شد .شاید بتوان گفت هنوز هم اکثر کشورهای مسلمان جهان مصرف کننده تکنولوژی غرب و البته نیازمند و مشتاق سرمایه گذاری غرب هستند و گاها نیز به کپی کردن بخشی از تکنولوژی آنان نیز افتخار می کنند و شور بختی آنکه با آن و بدون آن به جان هم افتاده اند!؟ و هر کس خود را بر اساس الگوی منحصر به فرد خود به حق نزدیکتر و مسلمان تر می داند! این کشور ها و حکومت ها بیشتر به حفظ بقای خود نیاز دارند ، چه رسد به آنکه بخواهند جایگاه سرمایه ای و تکنولوژیکی ویژه ای داشته باشند . منابع زیر زمینی و رو زمینی (استعدادها) آنها همچنان در حال غارت شدن است !. گویا طرح سلطه و استثمار در دنیای مرکز و پیرامون به خوبی پیش می رود! البته دلیل هم دارد که به ساختارهای شکل گرفته و علم متحول شده غرب مربوط می شود و البته شکل ، روش و مفاهیم استعمار و استثمار را نیز به نفع خود مرموزانه تغییر داده است...
🔺شاید بتوان گفت یک اصل مهم در این فرایند وجود داشت: بروز استعدادها در فضای آزاد، قانونمند و البته دمکراتیک...

#جوامع_توسعه_یافته #غرب
#مدرنیته #انقلاب_صنعتی
✅ #سیاست_شناسی
@politicology