نقدی بر نقد پدیده آخوندکشی را جدی بگیریم.. بهلول کاشی، دیپلم ردی علوم انسانی

🔻نقدی بر نقدِ پدیده آخوندکشی را جدی بگیریم🔻

بهلول کاشی، دیپلم ردیِ علوم انسانی

لینک نقد پدیده ی آخوندکشی 👇

https://t.me/religionandsociety/1331

پیش از آنکه نقد خود را بر نوشته آقای حسین مازوچی ارائه کنم، برداشت‌های شخصی خود را از نوشتار آقای منتظر بلوچی، تحت عنوان "پدیده آخوندکشی را جدی بگیریم"، به طور خلاصه مورد اشاره قرار می‌دهم. این نوشتار در چهار بند، و به صورت خلاصه، سیر تاریخیِ به قدرت رسیدن قشر روحانی، نقش آنها در انقلاب اسلامی، تبیین نقش سلبی و ایجابی آنها در ایجاد وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی امروز مورد اشاره قرار داده به طور مستقیم به یکی از اصلی‌ترین آرمان‌های انقلاب (تحقق عدالت اجتماعی) و نقش آخوندها در تئوریزه کردن و عملی شدن این ایده انقلابی در جامعه امروز توجه می‌کند.
جناب مازوچی نیز در چهار بند به این نوشتار را مورد نقد قرار داده که یکی از آنها بررسی غلط تایپی یک متن است! جانِ کلام جناب مازوچی را می‌توان در چند عبارت خلاصه کرد؛ 1) روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی نقش داشت، اما نه نقش اساسی و انحصاری! 2) از لحاظ آماری میزان حضور روحانیت در پست‌های کلیدی جامعه نسبت به سایر اقشار نه تنها بیشتر نیست بلکه کمتر است. 3) میزان درآمد و فساد اقتصادی این قشر نسبت به سایر اقشار کمتر است. 4) آخوندها در همه زمینه‌ها نظر نمی‌ دهند و اگر هم چنین باشد این معضل در بافت فرهنگی ایران همه گیر است و آخوندها نیز مانند سایر اقشار جامعه ادعای همه دانی و تحلیل همه پدیده‌های جامعه را دارند.5) در نوشتار آقای بلوچی مغالطه خلط انگیزه و انگیخته رخ داده و ایشان عملکرد روحانیت را بر اساس حب و بغض شخصی بررسی کرده‌اند، نه واقعیت‎های جامعه.
اما پاسخ‌ها:
1) اگر سه اصل مقومِ جوامع سنتی (قدرت، ثروت، معنویت) را سیاسیون، اهل بازار و نمایندگان رسمی دین (طبقه روحانیت) بدانیم، و تحولات جامعه را در پسِ معاملات و بده بستان‌های این سه گروه بررسی کنیم ، نقش روحانیت شیعه از دوره صفوی تاکنون در جامعه ما واضح و مبرهن خواهد شد. نیازی نیست، با عبارات نخ نمایی چون «اکثریت قریب به اتفاق روحانیت هرگز تشنه قدرت و مقام نبوده‌اند» حضور آخوندها در عرصه سیاسی کشور را کم‌رنگ جلوه دهیم. به جای اینکه با دیدن نقدِ عملکرد آخوندها عصبی شوید و سریع قلم برداشته و پاسخ دهید، و بدون بررسی آماری و بدون توجه به نقش‌های کلیدی که روحانیت در ساختار قدرت دارند، دامن هم صنفان خود را از هرگونه قدرت‌طلبی منزه بدانید، سیر تاریخیِ به قدرت رسیدن این صنف را مطالعه کنید.
2) فساد را فردی نبینید. فساد ساختاری و سیستمی بسیار دردناک‌تر و فاجعه‌بارتر از فساد فردی است. نقش صنفی که شما به آن وابسته هستید، نه صرفا یک آخوند در یک ارگان دولتی یا غیر دولتی، در ایجاد وضعیت کنونی را چگونه‌ توجیه می‌کنید؟ آیا با نصح و نصیحت و محکوم کردن، سیستم بانکی ما درست می‌شود؟ اگر در زمان قاجار روحانیت بر مسند قدرت تکیه نزده بود و می‌توانست به راحتی فتوای تحریم تنباکو بدهد و بده بستان نهاد قدرت و ثروت را به هم زند، اکنون روحانیت خود بر مسند قدرت است، با چه کسی بجنگد؟ شما فرض کنید یکی از مراجع به سبک قدیم در زیارت شاه عبدالعظیم حسنی تحصن کند و مقلدان خود را از گرفتن هرگونه وام بانکیِ مساله‌دار و شبهه برانگیز و سپرده‌گذاری در موسسات مالی رباخوار منع کند! سرنوشت این مرجع تقلید چه می‌شود؟ اصلا چرا تاکنون چنین حرکتی را شاهد نبوده ایم؟ مگر نمی‌گویید برای تحقق این حکومت دینی ما هزینه‌های سنگینی داده‌ایم! تا کی با تصور دشمن فرضی چشم بر واقعیت‌های جامعه می بندید؟ و هرگونه نوشتار انتقادی را در اسرع وقت پاسخ داده و به تفکر فرو نمی‌روید؟
3) توصیه من به جنابعالی، مطالعه سرنوشت حکومت‌های دینی در طول تاریخ است. دوست ارجمند، نمی‌توان در مقام شعار همه چیز را (علوم انسانی، فرهنگ عمومی، مسائل درمانی و پزشکی، رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، آموزش و پرورش، سیاست خارجی و..) از دین خواست اما موقع بررسی عملکرد دین در این حوزه‌ها نقدها را به سمت مدیریت غیر اصولی برد و به جمله نخ نمایِ مشکل از دین نیست از دینداری ماست، بسنده کرد. خشمگین نشوید، نصیحت برادرانه جناب بلوچی را به جان بخرید، اگر در مقام ادعا شعار طلب دنیا و آخرت از دین نمی‎‌کردید، اکنون پیکان انتقاد به سوی صنف شما روانه نمی‌شد. چرا بار سنگین بر دوش دین نهاده‎‌اید؟ و اصرار دارید این بار حتما توسط دین باید به سر منزل مقصود برسد؟ می فرمایید «کدام روحانی درباره سکسولوژی، میکروبیولوژی و...» نظر داده است؟ بد نیست مجموعه سخنرانی‌های حجت الاسلام دهنوی را درباره مسائل ریز و درشت زناشویی را گوش فرا دهید!

ادامه 👇

@religionandsociety