🔶🔶امتناع جامعه شناسی حوزه و روحانیت.. ✍️جواد شریفی؛ حوزه علمیه مشهد.. چهل دقیقه‌ای با او صحبت کردم

🔶🔶امتناع جامعه شناسی حوزه و روحانیت

✍️جواد شریفی؛ حوزه علمیه مشهد

چهل دقیقه ای با او صحبت کردم. دورادور می شناختمش. 20 سالش است و دو سال بیشتر نیست که طلبه شده. درباره زندگی در مدرسه علمیه شبانه روزی از او می پرسم و او هم پاسخ هایی می دهد؛ اما نمی داند که می دانم دروغ می بافد. تلاش می کند همه چیز را خوب جلوه دهد و زشتی ها را پنهان کند. البته این دروغ گفتن چیزی از ارزش هایش کم نمی کند! خواهم گفت چرا!

چند سال است که به یک دلیل ساده به مطالعات اجتماعی حوزه و روحانیت علاقه مند شده ام. آن هم صرف سال های بسیاری از عمر اندکم در این زیست جهان متفاوت و خاص. در این سالیان عادت کرده ام که اتفاقات درون حوزه های علمیه را مستقیما و دقیق مشاهده کنم و به توصیف ها و تحلیل های گل و بلبلیِ دیگران اعتمادی نکنم. مطمئن ترین راه برای کسب شناخت از این زیست جهان، زیستن در آن و مشاهده مستقیم آن است.

در یک سال گذشته بعضی از دوستانم که به پژوهش های جامعه شناختی درباره حوزه و روحانیت علاقه مندند، از من خواسته اند که پژوهشی مشترک در این رابطه انجام داده و به صورت مقاله منتشر کنیم. اما نسبت به قبول این پیشنهاد همواره تردید داشته ام زیرا به روش های پرسش نامه ای و مصاحبه ای آن ها بدبین بوده و هستم. به نظرم می رسد بهترین شیوه پژوهش در این باره، "مشاهده مشارکتی" باشد. پژوهشگر باید در محیط پژوهشی خود زیست کند و از طرف گروه مورد پژوهش به عنوان یک "خودی" قلمداد شود تا بتواند لایه هایی پنهان از زیست حوزوی _مانند حسرت ها، فانتزی ها، دردِ دل ها و شوخی های..._ را مستقیما مشاهده و سپس تحلیل کند. روش هایی جز این، نظیر پرسش نامه و مصاحبه به نتایج چندان اطمینان بخشی ختم نمی شوند. یکی از مهم ترین عللش هم، دروغ های قربة الی الله و ریاهای مقدس طلبگی است!

"مدرسه علمیه شبانه روزی" جایی است که طراحی شده تا زیست یک طلبه را از سطح واقعیت های زشت و پست به سطح آرمان های زیبا و والا ارتقاء دهد؛ اما فاصله ای طبیعی میان واقعیت و آرمان همیشه وجود دارد. از طرف دیگر، قراردادی نانوشته و ناگفته میان روحانیت وجود دارد که آبروی خودشان را آبروی خدا و دین و پیامبر بدانند. می پندارند اگر آبرو و حیثیت اجتماعی آن ها آسیب ببیند، بنیان دین و دیانت بر باد خواهد رفت. حال فرض کنید یک پژوهشگر وارد جمعی از طلبه ها شود و خودش را جامعه شناس معرفی کرده و پرسش هایی عمیق و دقیق و چالش برانگیز خصوصا در ساحت زیست جنسی مطرح کند. با اطمینان خاطر می گویم پاسخ هایی که خواهد شنید بیشتر توصیف آرمان خواهند بود تا بیان واقعیت. گروه مورد پژوهش به این خاطر که آبروی خودشان را آبروی دین می دانند، حاضرند قربة الی الله دروغ بگویند و ریا بورزند مبادا گنهکاری خودشان هزینه ای برای دین بیافریند. یک پژوهشگر "غیرخودی" که به پرسش نامه و مصاحبه تکیه دارد را هرگز چنین اقبالی نیست که از لایه های پنهانِ زیستِ طلبگی داده های تجربیِ مستقیم به دست آورد.

انجام پژوهش هایی با شیوه مشاهده مشارکتی از دو راه امکان پذیر است: یا افرادی از درون حوزه علمیه شیوه پژوهش جامعه شناختی را بیاموزند و به کار بندند و یا برای دانشجویانی که به این زمینه پژوهشی علاقه مند هستند، امکان یک سفر علمی و زیست پژوهشگرانه در حوزه علمیه فراهم شود. جز این باشد، جامعه شناسی حوزه و روحانیت امری ممتنع خواهد بود؛ شاید هم سهل ممتنع...

*** فکت های بسیاری داشتم که بعضی اساتید اخلاق! در حوزه علمیه طلبه ها را توصیه به همین دروغ های قربة الی الله و ریاهای مقدس برای حفظ آبروی حوزه و روحانیت می کنند؛ که البته آوردن شان در مجال این سیاهه نبود.

*** ادعای این نوشته نسبت به کل مجموعه حوزه و روحانیت تعمیم پذیر نیست و نگارنده سطور نیز درصدد القای چنین چیزی نبوده است.

نقل از کانال مطالعات اجتماعی فقه
@social_studies_of_fiqh
#یادداشتها
#جواد_شریفی

«دین و جامعه» مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین
@religionandsociety