مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
🔻جامعه دینی و تنگنای بوروکراسی دولتی🔻
🔻جامعه دینی و تنگنای بوروکراسی دولتی🔻
♦️گفتگو با محسنحسام مظاهری پیرامون رابطه انقلاب و جامعه دینی
(بخش نخست)
مصاحبهکننده: محمدجواد شاکر آرانی (روزنامهی شریف)
[قسمت 1 از 3]
درآمد: انقلاب سال ۵۷ ایران بیش از هرچیز با پسوند اسلامیاش شناخته میشود. اگرچه گروههای مختلفی در شکلگیری انقلاب نقش داشته و در جریان مبارزه با حکومت پهلوی حاضر بودهاند ولی تفکری که تودههای مردم را توانست بسیج کند و به صحنه مبارزه بیاورد، تفکر تشیع سیاسی بود که متفکرینی مثل امام خمینی، دکتر شریعتی و شهید مطهری رهبری آن را بر عهده داشتند. تشکیل حکومت دینی و در نتیجه آن دولت دینی بدون شک بر زندگی و کنش سیاسی و اجتماعی مردم دیندار جامعهی ایران تأثیر گذاربوده و نتایج آن اکنون بعد از گذشت ۴ دهه بیشتر قابل لمس است. به همین بهانه به سراغ محسن حسام مظاهری رفتیم و از نظریات و دیدگاههایش پیرامون این موضوع پرسیدیم. مظاهری پژوهشگر و جامعهشناس دینی است که حوزه تحقیق و پژوهش خود را بیشتر مطالعات اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی تعریف کرده و کتابهایی مثل رسانه شیعه و فرهنگ سوگ شیعی تاکنون بهقلم او به چاپ رسیده است. این مصاحبه در دو بخش تنظیم شده که در این شماره قسمت اول آن را میخوانیم.
🔹جامعه ایران از قدیم یک جامعه مذهبی بهشمار میرود. قبل از انقلاب و در حکومتهای قاجار و بهخصوص پهلوی دین در سیاستگذاری و حکمرانی نقش پررنگی نداشته و حتی سیاستهای ضددینی مثل کشف حجاب هم بعضا اجرا شده ولی مردم در زندگی فردی و خانوادهای خود مناسک دینی را اقامه میکردند و گروهها و جمعهای مذهبی حول مسجد و حسینیه شکل گرفته و در سطح اجتماع نیز فعالیت داشتند. به دهه ۴۰ که میرسیم، با ظهور شخصیتهایی مثل امام خمینی و دکتر شریعتی و … بحث تشیع سیاسی و تشکیل حکومت دینی مطرح میشود و بخشی از دینداران جامعه به سمت این مفاهیم سوق پیدا میکنند. انقلاب پیروز میشود و حکومتی دینی تشکیل میشود و مردم دیندار جامعه، زندگی در این حکومت را تجربه میکنند، تجربهای که قبل از آن نداشتند و تجربه جدیدی بهشمار میرود. حال میخواهیم بدانیم تشکیل حکومت و دولت دینی چه تأثیری بر زندگی دینی مردم دارد؟ تأثیر حکومت دینی بر جامعه دینی چطور ارزیابی میشود؟
🔸قبل از هرچیز باید توجه کنیم ما الان داریم در شرایط بعد از انقلاب و گذشت چهار دهه از تحقق دولت دینی صحبت میکنیم. به نظر من تجربه انقلاب اسلامی و تشکیل دولت جمهوری اسلامی درمجموع اتفاق مبارکی بوده است. چون تشیع را صاحب یک تجربهی ارزشمند کرد. ما تجربه دولت دینی را قبلا نداشتیم. دولت دینی با حکومت دینی تفاوت دارد. جمهوری اسلامی از این نظر که یک دولت به معنای نسبتا مدرن است، با حکومت شیعی صفوی یا امرای آلبویه متفاوت است. دیندار کردن جامعه از طریق دولت و استفاده از دولت بهعنوان ابزاری در خدمت دین، ایدههایی بودند که تا وقتی مجال تجربه پیدا نمیکرد، به عنوان یک ایدهآل در ذهن گروهی از شیعیان باقی میماند. بعد از تشکیل جمهوری اسلامی بستر تجربه عینی و عملی این ایدهها مهیا شد. امروز انبان تشیع یک تجربه ارزشمند از دولت دینی دارد که البته با هزینههای زیاد بدست آمده اما این گزینه را از حالت ایدهآل ذهنی خارج کرده و به فضای عمل و تجربه آورده است.
در دهه ۵۰ با ادبیاتهای مختلف میتوان ایده تشکیل دولت دینی را مشاهده کرد: شهید مطهری، شریعتی، امام خمینی و دیگران. در جامعه هم این ادبیات خیلی مقبول است. حتی در این فضا و در پاسخ به همین شرایط اثری مثل شهید جاوید نوشته میشود که بیست سال قبل از آن انتشارش اصلا قابل تصور نیست. شهید جاوید کاملا در اثر تحول در فهم شیعی در بخشی از بدنه شیعی جامعه رخ داده که آن فهم اساسا یک فهم دنیاگرا، اجتماعی و سیاسی است و شروع به بازتعریف کردن اتفاقات در دهه ۴۰ و ۵۰ میکند و منجر به همراه و همدل شدن یک بدنه تودهای از مردم با ایده تشیع سیاسی میشود. در این فهم امام حسین(ع) هم بهعنوان محور مرکزی تفکر شیعه برای تشکیل حکومت حرکت میکند، جمله معروف امام نیز در چاپهای اول شهید جاوید چاپ میشد که «لکم فی اسوه»، من برای شما الگو هستم. پس اگر امام برای تشکیل حکومت قیام کرد، این رسالت را شیعیان امام هم باید دنبال کنند. در تاریخ مقدس شیعی و واقعه عاشورا هم بازخوانی و بازنگری میشود. بازخوانی سیاسی که شریعتی انجام میدهد، تفسیری که شهید جاوید ارائه میدهد و رویکردی که مطهری دارد، با وجود تفاوتهایشان با آنچه اساسا در اسلام سنتی و روضهها و منبرها بود و در طی چند قرن یک ادبیات عاطفی و سوگوارانه را حول واقعه عاشورا شکل داده بود، تفاوت داشت.
[ادامه 👇]
@religionandsociety