آیا در اسلام، اجباری در دین نیست؟.. علیرضا موثق

🔻آیا در اسلام، اجباری در دین نیست؟🔻

✍🏻علیرضا موثق

🔹در متن قرآن آمده است که «لا اکراه فی الدین»؛ یعنی اجباری در دین نیست. این آیه طی ۱۴۰۰ سال و تا قبل از هژمونی مدرنیسم، درست فهم می شد و هیچ متخصص صادقی، از دل قرآن، حقوق بشر و آزادی عقیده و برابری حقوقی و ارزشی در میان انسان ها، منهای نوع جنسیت و مذهب استنباط نمی کرد تا آنکه عالمیت سنت به محاق رفت و در جهان جدید، حقوق بشر به عنوان لازمهٔ عقل و عدل زمانه لحاظ گردید.

🔸 در قرآن و متنی که از زبان الله (یعنی مالک و سلطان جهان و موجودی که انسان در مقابل اش به اندازهٔ یک حشرهٔ کوچک هم نیست)، احکام برده-داری و سپوختن زن شوهر-داری که در جنگ به اسارت گرفته می شود و یا منع ازدواج با مشرکان و یا جهنمی بودن مرتد و ضایع شدن اعمال نیک اش و یا نصف بودن ارث و دیهٔ زنان (با استنباط از بقره: ۱۷۸) و یا برابر نبودن حقوق کافر-مرتد با مسلمان وجود دارد و اگر یک مسلمان، کافری را بکشد، قصاص نمی شود، نمی توان «حقوق بشر و برابری حقوقی در میان انسان ها، منهای نوع جنسیت و مذهب» سراغ گرفت.

🔹آیهٔ لا اکراه فی الدین نیز می بایست در کانتکست و با توجه به آیات و احکام دیگر قرآن، فهم و معنی شود؛

🔸الله می گوید: «در دین، اجبار نیست، ولی اگر اسلام را نپذیرفتید، باید تاوان انتخاب-تان را در دنیا و آخرت، بدهید؛ در آخرت، به جهنم می روید و در دنیا مثل سگ نجس هستید و حقوق و ارزش برابر با مسلمانان ندارید و یا باید دچار شمشیر پیامبر ام شوید و بمیرید و یا با خفت، جزیه بدهید».

🔹نکتهٔ دیگر در مورد آیهٔ «لا اکراه فی الدین» این است که به هیچ وجه نباید در قرآن و از این آیه، از اختیار انسان سراغی گرفت؛

الله به صراحت در قرآن می گوید:

«خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ»

خداوند بر دلهاى آنان، و بر شنوايى ايشان مُهر نهاده؛ و بر ديدگانشان پرده‌اى است؛ و آنان را عذابى دردناك است (سورهٔ بقره: آیه ۷).

«وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ»

🔸و اگر مى‌خواستيم، حتماً به هر كسى هدايتش را مى‌داديم، ليكن سخن من محقَقَ گرديده كه: «هر آينه جهنم را از همه جنيان و آدميان خواهم آكند.»‌ (سورهٔ سجده: آیه ۱۳)

🔹به عبارتی یا دقت در آیات فوق، یک عده از آدمیان محکوم به گمراهی و رفتن به جهنم اند و اختیاری ندارند و از آن بدتر این است که الله حتی در برخی مواقع بر مرضی که در دل آدمیان است، می افزاید و آنها را گمراه-تر می کند:  «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» (سورهٔ بقره: ۱۰)

🔸اما مقولهٔ فقدان اختیار انسانی در قرآن، به همینجا ختم نمی شود و استدلال دیگری نیز برایش وجود دارد؛

🔹حسب ادعای قرآن و‌ اسلام، علم مطلق دارد و به دلالت قید «مطلق»، الله از همه چیز اطلاع دارد؛ یعنی از ازل می داند که شخص y در زمان مشخص x، عمل گناهی به نام z را انجام می دهد و برای مثال، مرتد می شود و به جهنم می رود؛

🔸 حال، شخص y چطور اختیار دارد که برخلاف علم ازلی خداوند که از قبل روشن و محرز است و خلقت الله بر مبنای آن علم و مسبوق به آن علم و یا توأم با آن علم است، گناه موصوف به نام z را در زمان مشخص x انجام ندهد و به جهنم نرود؟!

🔹«اختیار» داشتن، زمانی معنا و نیز مصداق دارد که شخص y بتواند بدون اجبار از سوی مرجع اتوریته ای بیرون از خودش، دست به انتخاب و عمل بزند؛ اما وقتی از ازل و قبل از خلقت اش، انتخاب های او در علم الله روشن است، پس؛

▪️ اولا) الله از ازل می دانسته که شخص y در زمان مشخص x، عمل گناهی به نام z را انجام می دهد و به جهنم می رود و لذا از ازل، تصمیم داشته تا عده ای را با علم و اطلاع از جهنمی بودن-شان خلق کند و در آخرت هم آنها را به جهنم ببرد،

▪️ثانیا) شخص y که انتخاب اش در زمان مشخص x از ازل در علم الله روشن است، منطقا امکان و اختیاری ندارد تا آن عمل را در زمان مورد نظر انجام ندهد و به جهنم نرود؛ زیرا منطقا محال است که از ازل انجام عمل z در زمان مشخص x در علم خدا مندرج باشد، اما شخص y در زمان مورد نظر، بتواند آن عمل را انجام ندهد.

🔰منبع: تفکر انتقادی

@religionandsociety