مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین: نشستها، همایش ها، پایان نامه ها، معرفی کتاب، مقالات، پژوهشها و یادداشتهای تحلیلی. اطلاع رسانی، تبادل و دریافت مطلب: مریم محمدی اکمل @maryam_mohamadiakmal
⚡️جامعه ما دیگر پتانسیل انقلابکردن ندارد باید بفکر اصلاح بود
⚡️جامعه ما دیگر پتانسیل انقلابکردن ندارد باید بفکر اصلاح بود
⚡️فقه بسته یکدست نیست نایینی و آیت الله سیستانی هم درون فقه هستند و همچنین شیخ فضل الله و آیت الله مصباح یزدی
✔️داود فیرحی در گفتگو با روزنامه شرق🔻
🔹شریعتی متفکر دوره انتقال بود. متفکران دوره انتقال سه کار میکنند؛ یک، وضعیت موجود را نقد میکنند. دو، راهی را برای انتقال به یک شرایط خاص یا مطلوب دنبال میکنند و سه، کلیات آن نظام یا وضعیت [پیشرو] را توضیح میدهند، آنها هیچوقت وارد جزئیات نمیشوند. متفکران دوره انتقال طرحهای خیلی دقیق و روشنی ندارند. شما خود مارکس را نگاه کنید. او هم همینطور است.
🔹مرحوم شریعتی نقدی به وضع موجود داشت و احساس میکرد که با تکیه بر ادبیات شیعی، بهویژه تاریخ و شخصیتهای شیعه میتواند نیرو یا گفتمانی فراهم کند که وضع موجود را تغییر دهد؛ مثلا او بر مفهوم رهبری خیلی تأکید میکرد. راجع به نظام بعد، در یکی، دو سخنرانی بحث نظام امت- امامت را مطرح میکند. مرحوم آقای بهشتی هم بعدا این بحث را پی میگیرد و بخشی از آن را وارد قانون اساسی میکند.
🔹فقه یک بسته یکدست نیست. فقه طیف بزرگی است؛ از یکطرف امثال آقای نائینی تا سیستانی هستند و از آن طرف هم شیخفضلالله و در معاصران هم مثلا آقای مصباح را میبینید. مثل دانش است، مثلا شما که فلسفه را در نظر بگیرید، در آن نازیسم هست، در آن افرادی مثل افلاطون، ارسطو و هگل هم هستند تا بیایید جلوتر و متفکران دموکرات معاصر مثل رالز را هم میبینید. این طیف بزرگ در فقه هم هست. اینطور نیست که فقه یک بسته باشد که هر تفسیری از شریعتی، بلافاصله با آن، به مشکل بخورد.
🔹دستگاههای دینی خیلی بزرگتر از فقه است و آنجا نظامهای ارجاع شکل میگیرد. دستگاه روحانیت تماما فقه نیست، بسیار بزرگ است، مجموعه سنتهایش هست، کلامش هست، فلسفهاش هست منتها فقه یک دانشی برای اداره جامعه بود و بعدتر خود را به مفهوم جدید «حقوق» گره زد. این بحث بیشتر به جزئیات قانونگذاری یا پسزمینه قانونگذاری برمیگردد. دستگاههای فقهی بیشتر جنبه تکنیکی دارد؛ یعنی مدتی جامعه را مستقیم اداره میکردند و الان هم که قانون موضوعه پیدا شده است، معمولا فقه پسزمینه این قانون موضوعه را بهوجود میآورد. مبنای قانون موضوعه را تأمین میکند.
🔹تفسیرهای دموکراتیکی که از فقه درمیآید با تفسیرهایی که آرامآرام از شریعتی درمیآید، همسویی دارند، هرچند ممکن است جوهر آنها متفاوت باشد. در هرصورت خود شریعتی متفکر دوره گذار است اما یک نوع نوشریعتیسم یا شریعتیانیسم – مثل نومارکسیسم یا مارکسیانیسم – و اینها هستند که میتوانند برای امروز اهمیت داشته باشند. اما هنوز نمایندگان خودشان را پیدا نکردهاند. ما در جامعه میگردیم تا پیدا کنیم که چه کسی نوشریعتیست یا شریعتیانیست است – یعنی برخی واژههای شریعتی را گرفته و بسط داده است – هنوز بالفعل نمایندهای جدی سراغ نداریم که به او ارجاع دهند.
🔹جامعه ما دیگر پتانسیل انقلابکردن ندارد انقلاب پشت انقلاب رخ نمیدهد؛ بنابراین متفکری که متفکر انقلابی است، در پساانقلاب باید از آن تفسیر کرد. ما نمیتوانیم روشنفکری داشته باشیم که منادی انقلاب باشد. ما باید روشنفکری داشته باشیم که منادی اصلاح باشد که بگویید چهکار باید بکنیم. هیجان اصلاح کم است. بنابراین در آن تبدیلشدن روشنفکر به یک قهرمان-مثل شریعتی- خیلی سخت است.
نقل از کانال نامه های حوزوی
#داود_فیرحی
#مصاحبه_ها
@religionandsociety
کانال دین و جامعه مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین