عاشورای من.. سید حسن اسلامی اردکانی

🔻عاشورای من🔻

✍سید حسن اسلامی اردکانی

🔹عاشورای امسال در «جمعیت احیاگران پیام عاشورا» در اصفهان سخنرانی کردم. مجلس ساده و شکوهمندی بود. حضور در این جمع و داشتن مخاطب گسترده و عمومی فرصت خوبی بود برای محک زدم خودم و جامعه مخاطبان. عده‌ای از عاشقان سید الشهدا، خانه‌های خود را که کنار یکدیگر است،‌ در ایام عاشورا به یکدیگر پیوند می‌دهند و کوچه را فرش می‌کنند و سقفی موقت بر آن می‌زنند و بدین ترتیب، مکانی موقت برای مراسم سخنرانی فراهم می‌کنند. در این جا خبری از شوهایی که به نام عزاداری راه می‌افتد، نیست.

🔸مراسم سنگین و در عین حال پرمخاطب است. دو سخنران دعوت شده‌اند. پس از آنکه این دوْ سخنرانی خود را ارائه می‌کنند، و پس از وقفه‌ای برای نماز جماعت و ناهار، باید پاسخگوی سخنان خود باشند. مخاطبان پرسش‌های خود را به شکل مکتوب عرضه می‌کنند و سخنرانان به جای آنکه سخن خود را یکسویه بیان کنند و بروند، ناگزیرند بمانند و درباره گفته‌های خود توضیح دهند و ابهامات احتمالی را بر طرف کنند. گاه این پرسش و پاسخ تبدیل به گفتگوی رو در رو و جدلی ملایم می‌شود که البته محدود است و مجری اجازه این گونه حاشیه رفتن را نمی‌دهد.

🔹اما در کنار این پرسش و پاسخ کتبی، و در فرصت‌هایی که پیش می‌آید گاه پرسشگران به شکل شفاهی سؤالاتی می‌کنند و از سخنرانان پاسخ می‌خواهند. از میان پرسش‌های مختلفی که امروز (سه‌شنبه) از من شد، به چند نمونه آن اشاره می‌کنم که تأمل برانگیز است. بحث من در باب مسئولیت اجتماعی و ابعاد امر به معروف و نهی از منکر در سنت اسلامی بود. پس از بحثم، مردی میان‌سال آمد و گفت که در جوامع مدرن دیگر جایی برای امر به معروف و نهی از منکر نیست و اصولاً آیاتی که شما به آن‌ها اشاره کردید، منسوخ شده است و دیگر کاربردی ندارد. مهم پاسخی نیست که من دادم، بلکه ارائه چنین دیدگاهی از سویی مردی متدین قابل تأمل است. باز دختری، که قرار است امسال کلاس دهم برود، معترضانه و پرسشگرانه می‌گفت که چرا اسلام خود را مدعی عدالت می‌داند در حالی که در دیه و ارث بین زن و مرد تفاوت می‌گذارد. باز می‌گفت که حجاب نوعی تبعیض است. چرا خدا به جای آنکه به مردان بگوید نگاه خود را پاک کنید، به زنان می‌گوید خود را بپوشانید؟ خداوند به انسان زیبایی داده است تا آن را به نمایش بگذارد نه آنکه پنهانش کند. پسری که کلاس ششم بود و سیزده سال داشت، می‌پرسید که در مسجدی بَنری دیده که بر آن نوشته شده بود اگر کسی یک سال نماز نخواند، باید این قدر کفاره بدهد و اگر یکماه نخواند آن قدر کفاره بدهد تا دیگران برایش نماز بخوانند. حال این چه حکمی است و چه معنایی دارد که دیگری به جای انسان نماز بخواند؟ باز مردی میان‌سال، می‌گفت که چرا فکر می‌کنید مارکس بی‌دین بوده است؟ در حالی که بسیاری از خدمات اجتماعی امروز، مانند بیمه، مرهون نگرش مارکس است و من خود را مدیون او می‌دانم. فارغ از پاسخ‌هایی که در این باره داده شد و این که قانع‌کننده بود یا نبود، اصل این پرسش‌ها در میان جامعه دینی که برای عزاداری آمده است و از سوی کسانی در رده‌های سنی متفاوت، نیازمند توجه جدی است. دیگر نمی‌توان با پاسخ‌های آماده و ساده فرض کردن مخاطب، از دین دفاع کرد. این جزییات را جدی بگیریم و مراسم عزاداری را به سمت فضای مباحثه و آموزش و گفتگوی دینی پیش ببریم.

ستون #در_ستایش_جزییات / صفحه آخر روزنامه اعتماد، 21 شهریور ۱۳۹۸
www.hassaneslami.ir

🔰منبع: دین آنلاین

@religionandsociety