این مطلب قسمتی از مصاحبه نشریه قلمرو با رامین جهانبگلو درباره علل بی توجهی به محیط زیست در میان روشنفکران و نخبگان کشورهای توسعه ن

این مطلب قسمتی از مصاحبه نشریه قلمرو با رامین جهانبگلو درباره علل بی توجهی به محیط زیست در میان روشنفکران و نخبگان کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه از جمله ایران است. قسمت های بعد این مصاحبه در روزهای آتی به حضور تقدیم می گردد.
@sahatzist
قسمت اول: ما عقل ابزاری داریم نه انتقادی!


✅محیط زیست در کار روشنفکران غربی جایگاه مهمی پیدا کرده است، اما در میان روشنفکران ما این مسئله کاملا غائب است. فکر می کنید چرا روشنفکران ایرانی از مسئله محیط زیست غافل بوده اند؟

🔵من تصور می کنم ریشه این غفلت در نگاه روشنفکران ایرانی به مدرنیته بوده است که بیشتر مبتنی بر عقل ابزاری است. یعنی خواست سرمایه داری، تکنولوژی خواست سلطه بر جهان و سلطه بر انسان.
این نوع نگاه به مدرنیته پروژه روشنفکران ایرانی از قبل از مشروطه تا الان بوده است. مثلا می گویند ما می خواهیم مؤسسات تمدنی درست کنیم و می خواهیم پیشرفت داشته باشیم. منظوری که از پیشرفت دارند معمولا پیشرفت علمی و ابزاری است، یعنی همان پروژه دکارتی که طبق آن انسان سرور و مالک طبیعت می شود.
@sahatzist
🔵به نظر من در اروپا پروژه دیگری از مدرنتیه از رنسانس و حتی از اواخر قرون وسطا شکل می گیرد که پروژه عقل انتقادی است. مسئله «آزادی » و «دیگری » در مرکز توجه این پروژه است. برای بسیاری از متفکران غرب دیگری و رابطه با دیگری مسئله ای مهم بوده، طبیعت هم در اینجا به عنوان دیگری فهمیده شده است. فکر می کنم در غرب این سنت همچنان ادامه دارد و به همین دلیل غرب می تواند به زخمی شدن محیط زیست و
افول محیط زیست فکر کند، اما ما نمی توانیم.

🔵مسئله مهم در مورد محیط زیست مسئله شکنندگی طبیعت است. اگر بخواهیم از منظر فلسفی به چیزی که به آن climate change یا global warming گفته می شود، نگاه کنیم به معنی شکنندگی جهان است. جهان شکننده شده است، مثل طفلی که شکننده است و هر ضربه می تواند آن را زخمی یا نابود کند. نباتات را می توانیم از بین ببریم، بسیاری از جانوران را از بین برد ه ایم و این شکنندگی روز به روز بیشتر می شود.
@sahatzist
🔵امروز آگاهی انتقادی نسبت به تکنولوژی بیشتر شده است و تصور بسیار انتقادی تری از بمبهای اتمی و هیدروژنی و سایر تجلیات عقل ابزاری مطرح است. در خاورمیانه این عقل انتقادی شکل نگرفته، این عقل انتقادی شکل سیاسی پیدا نکرده و به شکل نهاد در نیامده است. مسئله محیط زیست و شکنندگی طبیعت نتوانسته است به صورت گفتمان مرکزی نخبگان این جوامع در آید، نه در جوامع عربی، نه در جوامع ترک و نه در ایران. کسانی هم که به این مسائل فکر میکنند بسیار اندک و حاشیه ای هستند.
@sahatzist
ساحت زیست
http://uupload.ir/files/qmvi_images.jpg