محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
🔴ارتباط علم روانشناسی با حفظ منابع طبیعی (۱)
🔴ارتباط علم روانشناسی با حفظ منابع طبیعی(1)
🖋سوزان کلایتون ویتمور ویلیامز؛ استاد روانشناسی و رئیس مطالعات محیط زیستی کالج ووستر و دکترای او در روانشناسی اجتماعی از دانشگاه ییل است. او نویسندهی انجمن روانشناسی آمریکا(APA) در زمینههای «روانشناسی و تغییرات اقلیمی جهانی» و «تأثیر روانشناختی تغییرات اقلیمی» است و در مقالهی زیر به ارتباط علم روانشناسی با محیط زیست و اهمیت درک و بررسی این ارتباط پرداخته است.
@sahatzist
در بسیاری از موارد، هنگام فکر درخصوص چگونگی برخورد با چالشهای زیست محیطی، روابط و جنبههای روانشناختی مردم در نظر گرفته نمیشود. درحالیکه با تمرکز بر علل مشکلات یا عواقب آن، میتوان دریافت که روانشناسی و رفتارشناسی اجتماعی میتواند بر تنظیم رابطهی انسان و طبیعت تأثیرگذار باشد.
@sahatzist
هدف روانشناسی محیط زیستی، نه تنها مطالعهی وابستگی متقابل بین انسان و طبیعت، بلکه همچنین ایجاد روابط سالم و پایدار است. روانشناسی حفاظت شامل مشارکت همهی زیربناهای روانشناسی میشود. بهعنوان مثال؛ روانشناسان بالینی میتوانند اثرات درمانی قرار گرفتن در معرض طبیعت را بررسی کنند؛ روانشناسان رشدی به اهميت مواجههی دوران کودکی با طبیعت، در شکلگيری همدلی و اخلاق زيستمحيطی نگاه میکنند؛ روانشناسان معرفتی، راههایی را که ما تغییرات و تهدیدات زیست محیطی را درک میکنیم، بررسی میکنند؛ روانشناسان فیزیولوژیکی به بررسی تأثیرات سمّی محیطی بر رفتار و عملکرد مغز میپردازند و روانشناسان اجتماعی، نقش تجربههایی که از طبیعت داریم، در یک زمینهی اجتماعی را مطالعه میکنند.
@sahatzist
دو واقعیت درمورد رفتار انسان در قبال طبیعت وجود دارد؛ یکی این که رفتار، تابعی از علل متعدّد است که بسیاری از آنها غیرمنطقی، آگاهانه یا ناآگاهانه هستند. این بدان معنی است که مردم همیشه نمیدانند که چه چیزی برای آنها مفید است، و حتی زمانی که میدانند، ممکن است این آگاهی روی عملکردشان بیتأثیر باشد. استدلال منطقی در مورد اهمیت رسیدگی به تهدیدات محیط زیستی، تأثیر کافی بر رفتار انسان ندارد. دوّم این که رفتار به تغییر حسّاس است. الگوهایی از رفتار، علیرغم اینکه ممکن است بهعنوان عواقب ناگزیر «طبیعت انسانی» ظاهر شوند، قابل پخته شدن و پاسخی به نفوذ غیرعقلانی و غیرعمدی هستند. واکنش به محیطها و حوادث بستگی به این دارد که چگونه محیطها و رویدادها درک و تفسیر میشوند وبه طور کلی، تأثیر نگرش بر رفتار بیش از حدّ تصور است. اکثر افراد در رفتارهای معمول روزمره، با توجه به عادت، هنجارهای اجتماعی و یا تأثیرات موقعیتی فوری و بدون فکر عمل میکنند.
@sahatzist
بنابراین وقتی که به دنبال تغییرات رفتاری خاص هستید، بهتر است نگرشها را به طور کامل نادیده بگیرید و روی پیشبینیهای دیگری تمرکز کنید؛ بهطور مثال، اخیراً در یک مطالعهی تجربی، نولان و همکاران با استفاده از نشر اطلاعاتی در مورد مصرف انرژی پایین یک صاحبخانهی معمولی، مصرف انرژی را در میان صاحبخانههای کالیفرنیا کاهش دادند. اثر این اطلاعات، قویتر از تأثیر پیامهای مبتنی بر حفاظت از محیط زیست و یا حتّی علائق شخصی است. یادآوریها و بازخورد ها، و همچنین انگیزه های کوچکتر تاثیرات پررنگی بر رفتارهای مثبت محیطزیستی دارند.
@sahatzist
البته قصد ما در بلندمدّت، صرفاً ایجاد تغییرات کوچک نیست. بلکه میخواهیم مردم را به یک بازنگری و اولویتبندی در رابطهی خود با طبیعت تشویق کنیم. پس لازم است که دلایل نگرشهای متفاوت یا احیاناً خصومتآمیزِ برخی مردم با طبیعت و نوآوریهای محیط زیستی را درک کنیم. برخی از این دلایل عبارت از «ترس» یا «انکار» هستند. افراد در معرض بحرانهای محیطزیستی، وقتی حس میکنند که به هیچ طریقی قدرت پیشگیری یا مبارزه با این بحرانها را ندارند، در بسیاری از موارد سعی میکنند به فکر کردن درمورد آن خاتمه دهند. یکی دیگر از پاسخهای رایج به ترس، این است که سعی میکنند با تأیید درستی سیستم، ارزشها و شیوهی زندگی خود، وضعیتی که منجر به مصرف منابع بیشتر میشود را توجیه کنند. بنابراین، نیاز است که مردم بهواسطهی ابزارهای مثبت مدیریتِ ترسهایشان، مورد حمایت قرار بگیرند و هویت خود را از طریق راههایی برای حفظ طبیعت و جایگاههای ارزشگذاری شدهشان بازیابند.
@sahatzist
yon.ir/fzOnQ