نگاه آنها به محیط زیست و بینش ما. قسمت دوم.. 🖋آندره گورز André GORZ

نگاه آنها به محیط زیست و بینش ما
قسمت دوم

🖋آندره گورز André GORZ
@sahatzist
فیلسوف نامدار معاصر آندره گورز(André Gorz)*، با دور اندیشی منحصر به فرد خود ، در متنی که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، پیش بینی کرده بود که چگونه صنعت، گروه های مالی .. و در مجموع سرمایه داری، امر محیط زیست را از آن خود می کند. آندره گورز در سپتامبر ۲۰۰۷ درگذشت. این متن در آوریل ۱۹۷۴ در ماهنامه Sauvage طرفدار محیط زیست چاپ شد و سپس در سال ۱۹۷۵ زیر نام میشل بوسکه در مقدمه کتاب Ecologie et politique مجددا منتشر شد.

برگردان: شروين احمدي
منبع : لوموند فارسی
@sahatzist

...این چنین است که در دره راین بخصوص، تمرکز انسانها ، آلودگی هوا و آب به سطحی رسیده است که صنایع شیمیائی برای رشد و یا حتی فقط ادامه کار، خود را مجبور می بینند که دود و زائداتشان را پالایش کنند. به دیگر سخن شرائط و منابعی را باز تولید کنند که تاکنون بصورت «طبیعی» و رایگان در اختیارشان بود. این نیاز به بازتولیدمحیط، دارای عوارضی روشن است: باید در آلودگی زدائی سرمایه گذاری کرد که به معنی افزایش میزان سرمایه ثابت( مستقر) است؛ سپس باید مستهلک شدن( جایگزینی) ماشین آلات پالایش را در حساب ها وارد کرد بویژه آنکه محصول تولید شده ( پالایش نسبی هوا و آب) چیزی نیست که بتوان آنرا با سود فروخت.
@sahatzist
بدین ترتیب در مجموع وزن سرمایه گذاری (برای « منابع طبیعی» )، هزینه بازتولید آنها و هزینه های تولیدی بطور کلی ، بصورتی موازی رشد خواهند کرد، بدون آنکه چنین رشدی در قیمت فروش پدید آمده باشد. در نتیجه فقط دو شق وجود دارد: یا سود کاهش خواهد یافت و یا اینکه قیمت محصولات افزایش می یابد. یک موسسه طبیعتا در درجه اول سعی می کند که قیمت محصولاتش را افزایش دهد. اما مسئله به این سادگی ها هم نیست. چرا که دیگر کارخانه های آلوده کننده( کارخانه های سیمان، فولاد سازی، ریخته گری..) نیز به دنبال آنند که مصرف کننده را مجبور کنند که قیمت بیشتری برای محصولاتشان بپردازد. در نظرگرفتن ملزومات محیط زیستی در نهایت به یک نتیجه می انجامد: قیمت ها رشدی سریعتر از دستمزد واقعی خواهند داشت و قدرت خرید مردم هرچه کمتر می شود .درست مثل آنست که هزینه پالایش محیط زیست از صندوقی پرداخت شود که مردم از محل آن کالاهای روزانه خود را می خرند.
@sahatzist
در نتیجه روند باز تولید منابع طبیعی( پالایش نسبی هوا و آب) به سوی ثابت شدن و یا کاهش یافتن تمایل خواهد یافت؛ گرایش به سوی توقف رشد اقتصادی و بحران تشدید خواهد شد. کاهش چنین رشد اقتصادی و تولیدی که در یک سیستم دیگر می توانست امری نیک ارزیابی شود(ماشین کمتر، هوای بیشتر، ساعات کار روزانه کوتاهتر و غیره)، نتایجی کاملا منفی به همراه خواهد داشت: تولیدات آلوده کننده محصولاتی لوکس به حساب خواهند آمد که در دسترس توده ها نبوده و فقط هم چنان در اختیار صاحب امتیازان خواهد بود؛ نابرابری ها بازهم افزایش یافته؛ فقرا بازهم نسبتا بیشتر فقیر شده و ثروتمندان ثروتمند تر می شوند.

در نظر گرفتن هزینه های محیط زیستی در مجموع تاثیراتی مشابه با بحران نفتی سالهای ۷۰ خواهد داشت. و سرمایه داری که از چنین بحرانی سرنگون نمی شود آنرا نیز مثل همیشه رتق و فتق خواهد کرد: گروه های مالی پرقدرت تر از آن استفاده خواهند کرد تا گروه های رقیب را با کمترین بها ببلعند و حوزه نفوذ خود بر اقتصاد را گسترش دهند. قدرت مرکزی کنترل خود را بر جامعه افزایش خواهد داد: فن سالاران (تکنوکرات ها) با محاسبه «بهینه ترین» شیوه آلودگی زدائی و تولید، مقررات نوین را تدوین کرده و بدین ترتیب حوزه های « زندگی از پیش برنامه ریزی شده» و محدوده فعالیت های دستگاه های فشار را گسترش خواهند داد.

خواهید پرسید که آیا همه این ها اجتناب پذیر نیست ؟ ادامه دارد
@sahatzist
http://s1.upzone.ir/61789/shutterstock_114722848.jpg