نقاب اقتصاد سیاسی بر چهره آب.. منبع: وبلاگ دکتر محمد فاضلی. قسمت سوم:

نقاب اقتصاد سیاسی بر چهره آب

منبع :وبلاگ دکتر محمد فاضلی
قسمت سوم :
@sahatzist

..به نکته خوبی اشاره کردید. برخی با سدسازی به صورت کامل مخالفت می‌کنند. شما با سدسازی موافق‌اید؟
فاضلی: من با سدسازی مخالف نیستم. مخالفت مطلق با سدسازی، به اندازه سدسازی افراطی، سیاسی و پوپولیستی است، اما سؤال اینجاست که سدسازی در کجا، به چه میزان، برای چه اهدافی، از سوی چه کسانی و مهم تر از همه، با چه قیمتی و به نفع یا زیان کدام سیاست و برای تحقق چه آرمانی انجام می شود.
@sahatzist
سد یک تکنولوژی است که در کنار سایر گزینه ها روی میز سیاست گذار است. مهم این است سیاست گذار بتواند شفاف توضیح دهد که سایر گزینه ها را به چه دلیل و با چه تحلیل سود-هزینه ای کنار گذاشته است. برای مثال سیاست گذار باید بگوید چرا به اندازه سدسازی روی آبخوان داری و آبخیزداری، ارتقای بهره وری کشاورزی، بهسازی شبکه های آب شرب و چندین گزینه دیگر کار نکرده است؛ یا اگر کار کرده، چرا نتیجه نگرفته است. سیاست گذار باید توضیح دهد که چرا به اندازه تلاش برای ساخت سازه ها، روی اصلاح حکمرانی کار نکرده است؟ آیا این سیستم ویژگی خاصی دارد که عاشق سازه و متنفر از اصلاح حکمرانی آب است؟ حکمرانی، به جز اعتبار، محاسبات، نرم افزار و سخت افزار، نیازمند دیالوگ است. برای مثال، منطق قنات منطق حکمرانی مشارکتی است. منطق حریم و منطق انسانی است.
@sahatzist
میان‌آبادی: بحث بر سر محدودیت منابع آب در ایران و خاورمیانه و آسیا پیچیده است. تا چند سده قبل ما نماد مدیریت منابع آب در دنیا بودیم. سیستم بسیار پیشرفته ای به نام قنات داشتیم. قنات «قصبه» سه هزار سال است که کار می کند؛ به طوری که طول کل قنات هایی که در ایران حفر شده و استفاده می شود ٤٢٠هزار کیلومتر، معادل ٩٧ درصد فاصله کره زمین تا ماه، است. قصد ندارم به این آمار افتخار کنم. می خواهم بگویم از زمانی که میل به توسعه پیدا کردیم و نماد توسعه سد بلند بتنی و اتوبان های چندطبقه شد و ما به تقلید از آن نماد حرکت کردیم، وضعیتمان بدتر شد؛ چون وقتی غرب شروع به سدسازی کرد، گفت توسعه؛ به سمت توسعه رفت و سرش به سنگ محیط زیست خورد. برگشت و گفت اشتباه کردم، توسعه پایدار.
این زمان زمانی بود که ما تازه آغاز به سدسازی کردیم. هرقدر متخصصان فریاد می زدند این کارها تبعات دارد، گوش کسی بدهکار نبود. با انواع و اقسام برچسب ها، دلسوزی ها را پاسخ دادند. اکنون کشورهای پیشرفته در مدیریت منابع آب به این نتیجه رسیده اند که تنها آب و محیط زیست هم اشتباه است.
آب، محیط زیست، جامعه، اجتماع و فرهنگ در کنار یکدیگر معنا پیدا می کند. شما نمی توانید آب و محیط زیست را در نظر بگیرید و به جامعه و فرهنگ کاری نداشته باشید. اکنون هر طرح آبی که می خواهد اجرا شود، به مطالعات اجتماعی نیاز دارد، اما ما باز هم یک قدم عقب تر هستیم. بعد از فجایعی که در کارون، زاینده رود، ارومیه، هامون، دشت مشهد، دشت کرمان و همدان ایجاد کرده ایم، تازه به مسائل زیست محیطی رسیده ایم؛ اما هرقدر فریاد می زنیم، این هم کافی نیست؛ کسی توجه نمی کند.
@sahatzist
ما کارگاه دیپلماسی آب، در مورد دریاچه ارومیه، را با همکاری دانشگاه های تافتز، ام آی تی و هاروارد در بوستون برگزار کردیم و در آنجا استادان متخصص هشدار دادند تبعات اجتماعی طرح های احیای دریاچه ارومیه را باید بسیار جدی گرفت. زمانی توهم توسعه داشتیم و با این توهم ارومیه را خشک کردیم. اکنون به جد نگرانم، خدای ناکرده، با توهم نجات ارومیه کل ارومیه را از هم بپاشانیم؛ چون تبعات اجتماعی را در نظر نمی گیریم و متأسفانه در اکثر طرح‌های احیای دریاچه ارومیه، همچنان نگاه مهندسی و سازه ای داریم. در همین کارگاه یکی از استادان به من می‌گفت: «مشکلتان این است که سیاستمداران شما دوست دارند روبان ببرند. مگر کسی می‌تواند، با جلوگیری از هدررفت آب زیرزمینی یا کاهش مصرف آب کشاورزی، روبان ببرد؟
@sahatzist
#محمد_فاضلی
ساحت زیست
http://s1.upzone.ir/34355/download_4.jpg