حکایت درختکاری پاک دستان.. عبید زاکانی یه حکایتی داره که:

حکایت درختکاری پاک دستان

عبید زاکانی یه حکایتی داره که :

شخصی را گفتند دخترت از شوی خویش به میراث چه برد؟ گفت : چهارماه و ده روز! (اشاره به عده زن بعد از فوت شوهر)

میراث دولت پاک دستان هم برای مملکت ما همون لطیفه عبید زاکانیه که جز عده چیز دیگه ای نصیبمون نشده و البته که بعد این همه مدت هنوز جای این میراث به شدت درد می کنه و طبق نظر کارشناسان به این زودی ها هم خوب نمیشه .... این سه مهرورز و پاک دست امروز به مناسبت روز درختکاری یه نهال کاشتن که گویا پشت سرشون قرارداره و دیده نمیشه...کاش این بزرگوار می دونستند که خیر دست کم آخرتشون اینه که فقط و فقط به درختکاری و کود دادن به درختا بپردازن و بی خیال نوکری مردم در سطوح عالی بشن ...که سعدی می گه :
یکی از ملوک بی انصاف پارسایی را پرسید از عبادت‌ها کدام فاضل تر است گفت تو را خواب نیم روز تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.

ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده به...

https://www.instagram.com/p/BRQY59JhZRG/