مقاله زیر به قلم خانم معصومه اشتیاقی، درباره مشکلات سازمان‌های مردم نهاد محیط زیستی است که با ادبیات جامعه شناسانه نگاشته شده است

مقاله زیر به قلم خانم معصومه اشتیاقی ، درباره مشکلات سازمان های مردم نهاد محیط زیستی است که با ادبیات جامعه شناسانه نگاشته شده است . قسمت هایی کوتاه از آن به همراه لینک مقاله را که در تارنمای شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی منتشر شده است، خدمتتان ارائه می کنم.
@sahatzist
◀️سازمان‌های غیردولتی و داوطلبانه مردم‌نهاد محیط‌زیستی در کشور ما از کمبود اصلی‌ترین دارایی‌شان که همانا «سرمایه اجتماعی» است، رنج می‌برند. در واقع گزاره محوری نوشتار حاضر آن است که «سرمایه اجتماعی» حلقه مفقوده‌ای هست که کمرنگ بودن آن در استراتژی کنش جمعی بدنه سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی ایران، مانعی جدی برای حضور توانمند و با قدرت، جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی برای حل مسائل محیط‌زیستی به شمار می‌آید.
@sahatzist
◀️در قرن حاضر نقطه تمایز کشورها به لحاظ توسعه، مقوله‌ی حکمرانی خوب است که نتیجه تعامل بین سه رکن دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. هر یک از این بازیگران برخودار از سرمایه‌هایی هستند که در نتیجه مدیریت و به اشتراک‌گذاری این سرمایه‌ها امکان پیشبرد موفقیت‌آمیز اهداف توسعه هر کشور مهیا می‌گردد.
امروزه کاهش و حل بحران‌های عظیم محیط‌زیستی بسیار وابسته به عملکرد سازمان‌های غیردولتی و داوطلبانه برآمده از جامعه مدنی است. این در شرایطی است که سازمان‌های غیردولتی و داوطلبانه مردم‌نهاد محیط‌زیستی در کشور ما از کمبود اصلی‌ترین دارایی‌‌شان که همانا «سرمایه اجتماعی» است، رنج می‌برند. در واقع گزاره محوری نوشتار حاضر آن است که «سرمایه اجتماعی» حلقه مفقوده‌ای هست که کم‌رنگ بودن آن در استراتژی کنش جمعی بدنه سازمان‌های غیردولتی محیط‌زیستی ایران، مانعی جدی برای حضور توانمند و با قدرت، جامعه مدنی در کنار دولت و بخش خصوصی برای حل مسائل محیط‌زیستی به شمار می‌آید.
@sahatzist
◀️برآیند مصاحبه‌­ها و مشاهدات مشارکتی نگارنده در بین چندین سازمان­‌های غیردولتی محیط‌زیستی در کشور حاکی از روابطی است که عمدتاً صورت عمودی و بالا به پایین را داشته و سازوکارهای مشارکت در آن به دلیل شکل تا حدودی ناکارای روابط؛ دشوار و بازدارنده است. در همین مورد، آقای X، 54 سال که خود سابقه 8 سال فعالیت در سازمان غیردولتی محیط‌زیستی دارد می­‌گوید:
«خیلی از اشخاص درون NGOها ادعای رفتارهای دموکراتیک دارند اما در فعالیت جمعی رفتارشان غیرمستقیم و حتی مستقیم سلطه مدارانه هست. بیشتر سمن­‌ها متکی به فرد یا یک عده خاصی است که احساس تملک دارند و اجازه ورود به علاقه‌مندان دیگر را کمتر می­‌دهند. می­‌شود گفت نوعی لابی­گری دیده می‌شود»

سرمایه اجتماعی عاملی است که قادر است هزینه‌های تعاملات جمعی را به حداقل ممکن برساند، همکاری را تسهیل نماید و در پی آن شبکه‌سازی و سازمان‌دهی نیرو‌های اجتماعی را فراهم سازد
یا خانم x دانشجوی دکترا با بیش از 6 سال سابقه فعالیت سمنی در بخش‌­های مختلف چون مدیریت سمن و عضو شبکه سازمان غیردولتی محیط‌زیستی استانی اظهار می‌کند که:
«بسیاری از اشخاصی که سابقه دارند برای خودشان حالت سرقفلی دارند. این­ها دنبال جذب نیروی با فکر و فعال جدید کم هستند. اجازه ورود نمی‌دهند. خیلی از قدیمی‌ها احساس می‌کنند اگر به فرد جدیدی اجازه فعالیت جدی بدهند آن­ها قدرت و وزنی پیدا می‌کنند که جا برای آن‌ها تنگ می‌شود».
در خصوص بحث حاضر هم­چنین آقای 63 ساله باسابقه 20 سال فعالیت سمنی درباره نوع تعاملات و تعهدات سمن­ها معتقد است که:
«ارتباط منظم و تشکیلاتی نیست. افرادی که فعالیت مدنی را ادامه دهند بسیار کم است چون خیلی از مواقع روابط به سمت خصمانه و تخریب یکدیگر و نه اعتماد پیش می­رود»
در کل حاصل 15 مصاحبه با فعالینسازمان­‌های غیردولتی محیط‌زیستی در استان­‌های مختلف مؤید آن است که به دلیل غلبه روابط عمودی و کم‌رنگ بودن سازوکارهایی که امکان مشارکت فعال، همکاری همراه با اعتماد و احساس تعهد متقابل را در بین اعضای سازمان غیردولتی محیط‌زیستی متبلور نماید؛ دارایی­‌های سازمان غیردولتی محیط‌زیستی از حیث برخورداری از سرمایه اجتماعی به‌رغم عضویت اعضایی با توانمندی فردی بالا؛ پایین باشد.
@sahatzist
ساحت زیست

http://npps.ir/ArticlePreview.aspx?id=91704