🔵این مطلب قسمتی از کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و و حتی خندیدیم» نوشته اسلاونکا دراکولیچ است که رویا رضوانی با نثری روان و خوش خوا

🔵این مطلب قسمتی از کتاب "کمونیسم رفت، ما ماندیم و و حتی خندیدیم" نوشته اسلاونکا دراکولیچ است که رویا رضوانی با نثری روان و خوش خوان آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر گمان به چاپ رسانده است. غیر از اینکه کتاب تصویری زنانه و از پایین و دور از هیاهوهای آزادی طلبانه از مصائب زندگی در حکومت های توتالیتر و مستبد ارائه می دهد، جابه جا نیز اشاراتی خواندنی درباره محیط زیست و اکولوژی دارد. به مرور قسمت هایی از این کتاب را اینجا قرار می دهم تا شما نیز در لذت خواندنش سهیم باشید.
@sahatzist

✅قسمت دوم: وندالیسم محیط زیستی به مثابه نافرمانی مدنی!

🔸من در طبقه همکف زندگی می کنم و پنجره اتاقم به خیابانی شلوغ در مرکز شهر باز می شود...می توانم چیزهایی را ببینم که در غیر این صورت اصلا متوجه آنها نمی شدم ... زنان خانه دار را میبینم که به هم خبر می دهند چه چیزهای تازهٔ به دردبخور یا به دردنخوری در بقالي سر خیابان پیدا می شود. هر روز صبح حتی پیش از آنکه بلند شوم اخبار جدید به گوشم می رسد. این از شنیدنیها. اما دیدنیها، از همه چیز بیشتر آشغال میبینم:

🔸میتوانم به وضوح ببینم که مردم چطور با بی نزاکتی، بی توجهی و بی فکری، روزنامه ها، کیسه های پلاستیکی، پاکت های سیگار، بطریها، چترها، کفش های کهنه، و حتی یخچال های کهنه شان را دور میاندازند. درق و دورق اینها را پرت میکنند یا شوت میکنند بیرون - و از تمام پیاده رو، و گلکاري جلوی ساختمانها، و خیابان، به جای سطل آشغالی بزرگ استفاده میکنند، با این خیال که باز همان «دیگری» معروف فکری به حال ان آشغال ها خواهد کرد.
@sahatzist
🔸هر فضای عمومی مثل تابلویی تبلیغاتی است که پیام های ناخودآگاه جمعی یک ملت را نمایش میدهد. خیلی چیزها را میتوان روی این تابلو دید:بی عملی، خشم، بی تفاوتی،ترس، تبعیض، تمایل به براندازی، اقتصاد بد، تعریف دگرگون شدهٔ خود کلمه عمومی، کل "ولتن شا اونگ» (ایدئولوژی)ملت _ طبف کاملی از عواطف و تمایلات انباشته شده و بروز یافته.

🔸 ما طوری رفتار میکنیم که انگار مکان عمومی به کسی تعلق ندارد. یا حتی از آن بدتر ، انگار به دشمن تعلق دارد و وظیفه مقدس ما ایجاب می کند که با این دشمن در سرزمین خودش بجنگیم. و شاید حتی او را در همانجا از تاب و توان بیندازیم.فضای عمومی درست از بیرون در آپارتمان شروع می شود. اما مشکل اینجاست که در ذهن ما عمومی به معنای دولت است و دولت به معنای دشمن. اگر نمی توانی نظام را نابود کنی، باجه تلفن ، دستگاه فروش بلیط، و پارکومتر را که می توانی خرد و خاکشیر کنی، گا های پارک را که می توانی لگدمال کنی!

@sahatzist
ساحت زیست
http://uupload.ir/files/xgz_2828.jpg