شادی ابزار نبرد ماست!

شادی ابزار نبرد ماست!

❇️همین حالا که برایت می‌نویسم عفرین سقوط کرده و سربازان ارتش آزاد سوریه مشغول غارت شهرند. در همین زمانی که اینها را می‌خوانی والدینی اسیر تهی‌دستی، شرمنده کودکان خویشند. تا همین چند ساعت مانده به تحویل سال، سام رجبی و بقیه دوستانش که از فعالان حفظ محیط‌‌زیست هستند آزاد نشده‌اند.

❇️دلم می‌خواهد برایت بگویم که تاریکی همیشه بوده و هماره هست. تمرین کن که یاد بگیری تباهی را ببینی اما اسیرش نشوی؛ انکارش نکن، نادیده‌اش نگیر. به جایش چراغی روشن کن، نور شو، از امید بگو، امیدواری بیافرین. توان تو به اندازه شکستن تاریکی نیست، توان ما هر یک به اندازه یک شمع است، نور آن شمع را از خودت، از ما، از هزاران تنِ تنها دریغ مکن. ما با هم، با همین شمع‌های کوچک روزی سراسر فلات ایران را روشن می‌کنیم. در عفرین زنان دوباره در رنگی‌ترین لباس‌ها خواهند رقصید، در تهران کودکان به جای سطل زباله میان کتاب‌ها به جستجوی بهترین کلمات خواهند بود و در کابل هیچ صدای انفجاری خواب طفلی را نخواهد آشفت.

❇️برای تحقق این رویا اما، ما به امیدواری نیاز داریم. امیدی که در جان‌مان بدل به توان نبرد با تاریکی جهل و یاس شود. نوروز، نشستن بر سر سفره هفت‌سین، بانی همین امید است که گفتم. عید و شادی را از خویش و از ما دریغ نکن. در سراسرایران‌شهر برای قرن‌ها و قرن‌‌ها ما با دلی خونین و لبی خندان سال را نو کرده‌ایم. به همین واسطه تطاول تاتار و ایلغار مغول و هجوم عرب را تاب آورده‌ایم. این رمز ماندگاری ماست، کلید‌ واژه‌ای برای شکستن شلتاق شب و جشن گرفتن روزی نو. پس به رغم عفرین، به رغم سانچی، به رغم کوچه اختر؛ با تمام توان بکوش تا شادی را مهمان خانه‌ات کنی.

❇️فراموش مکن که این شادی، نبردافزار ماست تا با گماشتگان اهرمن، شکارچیان شب و قاتلان امید، پنجه‌درپنجه افکنیم. بگذار که دلت نو شود، بگذار که به برکتش روزگار بر ما مبارک شود، چراغی روشن کن عزیز من، بگذار که دل این وطن روشن شود.
امیر حسین کامیار
@Chelsalegi