جامعه مخاطره آمیز،. مدرنیته در معرض ریسکهای خود-ویرانگر محیط زیستی.. قسمت اول

جامعه مخاطره آميز،
مدرنیته در معرض ریسکهای خود-ویرانگر محیط زیستی

قسمت اول

اولريش بك در فرضيه جامعه ريسكي، به نقد و بازسازي ذهني و ذاتي مدرنيته مي پردازد و از ديد خود مدرنيته جديد را طراحي نموده است. «بك ضمن آن كه مدرنيته را خصوصا در رابطه با ظهور مخاطرات بالقوه فاجعه بار براي محيط زيست مورد انتقاد قرار مي دهد ولي اظهار نظر مي كند كه مدرنيته در بطن خود قابليت حل كردن مسايلي را هم كه پديد مي آورد، دارد»
@sahatzist
از نظر بك جامعه مخاطره آميز، فاجعه اي است كه حد فاصل مراحل صنعتي و ما بعد صنعتي قرار دارد كه روند توسعه در چنين جوامعي خطرات زيادي در ابعاد گوناگون خصوصا در بعد زيست محيطي در پي داشته است و نوع بشر خود و محيطش را با مخاطرات و ريسك هاي زيست بوم شناختي، بهداشتي، اقتصادي و اجتماعي مواجه نموده است و چنين ريسك هايي اغلب ناشناخته و غيرقابل پيش بيني اند. به همين جهت، نكته مهم در تحليل ريسك ها آگاه كردن مردم از مخاطرات آن مي باشد.
@sahatzist
به نظر بك مخاطرات معاصر با مخاطرات گذشته از نظر منشأ، گستره و میزان تأثیر و دشواری های شناسایی تفاوت دارند. خطرات ایجاد شده توسط حوادثی نظیر نشت مواد شیمیایی، مسمومیت پرتوی، خیلی بیشتر از محصولات ناگوار جانبی تولید شده توسط صنعتی شدن و سرمایه داری است. آنها تا حدودی نشانگر شکست نهادهای اجتماعی، مخصوصاً علم، در کنترل تکنولوژی های جدید هستند. چنین خطراتی در طول زمان و مکان انتقال می یابد، از خاستگاه جغرافیایی خود و از نسل حاضر فراتر می روند. حادثه ی اتمی چرنوبیل در سال 1986 در اکراین، یک مثال برجسته در این مورد است. طبق "تأثیر بومرنگی"، خطراتی که تا وسعت زیادی، مخصوصاً تا کشورهای جنوب، صادر می شوند، به طور اجتناب ناپذیری باز می گردند تا به خودمان آسیب بزنند.
@sahatzist
به نظر بك اكنون ما در جامعه مخاطره آميز به سر مي بريم كه در آن مشكلات زيست محيطي به عنوان وضعيتي فرض مي شوند كه پيش از آن به طبقه اجتماعي بستگي داشت. بك در تعريف جامعه مخاطره آميز مي گويد من كلمه جامعه مخاطره آميز را براي جوامعي به كار مي برم كه با چالش هايي از سوي احتمالات خود- آفريده و ويرانگر در تمام طول زندگي در روي زمين مواجه اند. احتمالاتي كه بدواً پنهان اند و به يك باره آشكار مي شوند
ما در جامعۀ مخاطره آمیز با دو حالت رو به رو هستیم، اول این که در برخورد با خود- ویران گری زندگی کنیم و دوم اشاره به این که، ویرانی ها از طرف یک نظام غیرمسئول، هدایت می شوند. اين نا امني ها و خطرات تمام جوامع را تهديد مي كنند.
پیش فرض بک در این دیدگاه این است که جوامع غربی به دنبال بهره برداری نابرابر از مواهب صنعتی اند و در عین حال قصد کوچک جلوه دادن آسیب های صنعتی شدن و مدرنیزاسیون را دارند. بنابراین در اثر پیشرفت های حاصل از صنعتی شدن، جامعه بیش از پیش مخاطره آمیز می شود. به اعتقاد وی، مخاطرات عصر حاضر بسیار متفاوت تر از گذشته شده است، طوری که امروزه خطرات برای مردم عادی قابل رؤیت نیستند، و تنها از طریق ابزارهای پیشرفته علمی قابل شناسایی هستند.
@sahatzist
بر اساس دیدگاه جامعه مخاطره جهانی اولریش بک، انسانها در حال تجربه کردن مدرنیته متاخر به همراه موضوعات فراملی در پیش رو هستند. بک این دوره دوم مدرنیته را به عنوان دوره ای تعریف می کند که مردم طبیعت را نه چندان مستقل از نظامهای انسانی می بینند و نه از نظر زمانی و فضایی بی ارتباط با مسائل فنی و طبیعی به سر می برند.

منبع :کتاب جامعه شناسی محیط زیست (نوشته فروتن کیا و نواح)

@sahatzist
http://s1.upzone.ir/20876/images.jpg