قسمت هایی از سخنان بیل مک کیبن نویسنده کتاب پایان طبیعت The end of Nature برمقدمه دهمین سالگرد چاپ این کتاب:

قسمت هایی از سخنان بیل مک کیبن نویسنده کتاب پایان طبیعت The end of Nature برمقدمه دهمین سالگرد چاپ این کتاب :

@sahatzist
◀️هنگامی که من کتاب «پایان طبیعت» را در اواخر دهه 1980 نوشتم، با دو ملاحظه شروع کردم: اول این‏که ما زمان را بد می‏فهمیم - ما عادتا فکر می‏کنیم که کره زمین با سرعت بسیار ناچیز تغییر می‏کند، اما در واقع، اکنون این کار با سرعت انجام می‏شود؛ زمین به طور سریع، عمیق و خطرناک، در نتیجه دستکاری‏های ما تغییر می‏کند ـ و دوم این‏که ما در فهم مقیاس نیز دچار اشتباه هستیم. ما عادتا فکر می‏کنیم که مردم اندک هستند و جهان وسیع، اما در دوره زندگی ما، عکس این مطلب صدق می‏کند.
@sahatzist
◀️شما تصور کنید در کنار یک برکه در جنگل قدم می‏زنید و از غروب تماشایی خورشید لذت می‏برید؛ اگر شما اتفاقی به پایین نگاه کنید و یک قوطی کوکاکولا را که کسی در نیزار انداخته است ببینید، تأثیری که این عمل بر روی شما می‏گذارد، متفاوت از تأثیری است که دیدن مقداری تپاله گوزن روی شما می‏گذارد و دلیل آن ـ یا حداقل یک دلیل آن ـ درک ما نسبت به این مطلب است که شخصی که قوطی کوکاکولا را انداخته است، نیازی نداشت که حتما این کار را بکند؛ همان‏طور که نیازی نیست که ما حتما دمای هوای کره زمین را افزایش دهیم. ما از گونه‏های دیگر متفاوت هستیم، تنها به این دلیل که ما امکان خودمحدودسازی و انتخاب راه‏های دیگر را داریم.

◀️ناگوارترین بخش فرآیند گرمای جهانی «حلقه‏های بازخورد» است؛ یعنی هر چقدر شما دمای هوا را افزایش دهید، باعث تغییراتی می‏شود که مجددا دمای هوا را افزایش خواهد داد. اگر شما به عنوان مثال در قطب شمال گرما تولید کنید، این امر باعث ذوب شدن یخ توندرا می‏شود که مقدار عظیمی کربن در فضا پخش می‏کند و این به نوبه خود گرما را افزایش می‏دهد، اما حلقه‏های بازخورد در دیگر حوزه‏ها نیز عمل می‏کنند.
@sahatzist
◀️به عبارت بهتر، گرمای جهانی، دیگر مربوط به تهدیدات ذهنی و دور نیست. این مانند خطر اصابت یک سیاره کوچک نیست بلکه یک خطر در حال وقوع است. ما روی تندآب هستیم، نه روی آب آرام. در واقع، محققان ـ که تعداد آن‏ها رو به افزایش است ـ تأکید کردند که آن‏ها می‏توانند اثرات این پدیده را حتی در این مراحل ابتدایی ببینند. هوا همین که گرم می‏شود، آب بیشتری را تبخیر می‏کند و باید آن آب اضافی را به سیاره بازگرداند. به عبارت دیگر، باید هم مقدار خشکسالی و هم مقدار بارندگی افزایش یابد. بنابراین، حوادثی نظیر آتش‏سوزی جنگل که روز را در مالزی و اندونزی تبدیل به شب ساخت و یا سیل‏هایی که در چین، بنگلادش، کره، مکزیک و چند جای دیگر در سال 1998 به راه افتادند، قابل انتظار بود. یک مطالعه که دو سال پیش توسط توماس کارل از طرف اداره ملی مربوط به اتمسفر و اقیانوس گزارش شد، نشان داد که «حوادث بسیار سریع» مانند طوفان‏هایی که در بیست و چهار ساعت، 2 اینچ از آب را تخلیه می‏کنند، در قاره ما [آمریکا] در مقایسه با سال 1900، بیست درصد افزایش یافته است. این یک خیزش باورنکردنی است.
@sahatzist
◀️بعضی از مردم گاهی اوقات می‏پرسند: من چگونه باید با نگرانی حاصل از تماشای طبیعتی که پایان می‏یابد و با احساس گناه از فهم این‏که هر کدام از ما تا اندازه‏ای مقصر هستیم، کنار بیایم. جواب قسمت دوم این سؤال آسان‏تر است؛ ما حداقل باید یک مبارزه خوب ترتیب دهیم. من در دهه گذشته روی مادی‏گرایی، جمعیت و برنامه‏ریزی کار کرده‏ام و درباره آن‏ها مطلب نوشته‏ام و می‏دانم که ما چگونه می‏توانیم به خوبی، تعداد امیال خود را کنترل کنیم [و کمتر مصرف کنیم ] و می‏دانم که عدم توانایی ما در ارضای آن امیال، چگونه اوضاع وخیمی را رقم خواهد زد. آن‏ها مبارزات زمان ما هستند که به لحاظ اخلاقی، به اندازه مبارزه برای حقوق مدنی یا مبارزه بر ضد دیکتاتوری ضرورت دارند.

🖋منبع :مجله سیاحت غرب، اردیبهشت ۸۵، ش ۳۴ صص ۱۶۴-۱۵۷
@sahatzist
ساحت زیست

http://s1.upzone.ir/40149/end-of-nature.jpg