ادامه مطلب قبل. استفاده از اتوموبیل شخصی عامل اصلی قطع پیوندهای اجتماعی بین مردم یک شهر است

ادامه مطلب قبل
@sahatzist
◀️اما متاسفانه سرانجام سیاست "هر تهرانی یک اتوموبیل شخصی" تنها به ترافیک و آلودگی هوا ختم نمی شود . استفاده از اتوموبیل شخصی عامل اصلی قطع پیوندهای اجتماعی بین مردم یک شهر است.
مردمی که به صورت یک یا دو نفره در اتوموبیل تردد می کنند به هیچ وجه مهارت تعامل و ارتباط با همشهریان خود را فرانمی گیرند و از صفت های مثبتی همچون بردباری و تساهل و تسامح تهی می شوند. مردمی اینچنین همیشه آماده اند تا در رانندگی همه رانندگان دیگر را به چشم دشمنانی فرضی ببیند که برای استفاده از معبر روبرو باید با آن ها به رقابتی مرگ آور پرداخت.
@sahatzist
مطالعات شهری مدت هاست این اصل را مسلم فرض کرده است که به محض آن که برخوردهای روزمره بین شهروندان به روابط خصوصی کاهش پیدا کند، شهر خواهد مُرد. در شهر خودرو محور معلولین و زنان و کودکان به هیچ وجه جایگاهی ندارند . زیرا همان طور که به طور مثال در ایدئولوژی علم محور ، قدرت و حق اعمال سلطه به عهده دانشمندان و عالمان است در ایدئولوژی خودرو محور نیز حق اعمال قدرت و شرکت در فرآیندهای تصمیم گیری در اختیار کسانی است که اولا خودرو دارند و دوما مهارت بیشتری در رانندگی دارند به این ترتیب زنان که معمولا دسترسی کمتری به منابع مالی برای تهیه خودروی شخصی دارند و به صورت سنتی دارای مهارت کمتری در رانندگی برساخت شده اند _جدا از این که این امر واقعیت داشته یا نداشته باشد_ افرادی فاقد قدرت محسوب می شوند و یا در این منطق معلولین و کودکان نیز چون به لحاظ عقلی یا جسمی نمی توانند در رانندگی مهارت یابند به مرور از فضاهای شهری حذف می شود.
@sahatzist
◀️ اما در شهر سالم افراد با استفاده از وسائل نقلیه عمومی و معابر و پیاده روهای شهری ضمن تعاملات چهره به چهره می توانند درباره موضوعات مختلف با یکدیگر وارد گفت و گو شوند و پیوندهای اجتماعی خود را قوی تر کنند. شدتِ ارتباطات اجتماعی سبب سرزندگی فضای شهری است و مکان های عمومی شهری برای جلوگیری از مرگ تدریجی می بایست مجهز به فروشگاه ها و مکان های برای خوردن و خرید کردن و اجتماع مردم باشند در عین این که برای مبارزه با پدیده "شب مردگی" تعدای از این مکان ها می بایست در طول شب نیز به فعالیت خود ادامه دهند. در شهری که مبتنی بر عابرین پیاده است تمام وسائل رفاهی برای استفاده معلولین و زنان و کودکان به صورت خودبه خودی پیش بینی میشود زیرا اساسا فرآیندهای تصمیم گیری براساس حضور آنان به انجام میرسد به همین لحاظ همان طور که به صورت ناخودآگاه شهرها برای استفاده موجودات دوپا و نه پرندگان ساخته میشود به صورت خودبه خودی نیز شهر سالم برای استفاده همه اقشار طراحی و برنامه ریزی می شود.
در چنین شهری غیرمتصور است که فضای همچون زیرگذر ولی عصر با آنهمه هزینه و جنجال تبلیغاتی بدون رمپ معلول و آسانسور ساخته شود. چراکه اصولا تلاش برای ساخت زیرگذرها به منظور حذف هرچه بیشتر مردم شهر از خیابان است. زیر گذر های بزرگی مثل آزادی به این منظور لحاظ می شوند تا معابر عمومی را از شر اندک مردم سرگردان بدون خودرو خلاص کنند و ترافیک به وجود آمده توسط حرکت آنان در خیابان را از بین ببرند. زیرگذرهایی عمیق که به هیچ وجه تامین کننده احساس امنیت برای زنان و کودکان و گرو های آسیب پذیر نیستند و از کوچکترین خدمات رایگان بی بهره اند.
@sahatzist
◀️ جالب اینجاست که با وجود تمام ادعاهای شبه سوسیالیستی آقای قالیباف، به باور اندیشمندان بزرگی همچون جیکوبس و اپل یارد که درباره انسان و فضاهای شهری پژوهش کرده اند، ایجاد فضاهای خصوصی بیشتر درشهرها از جمله شاکله های اصلی تفکرات نئولیبرالیستی است. و جالب تر اینجاست که از نگاه این دو اندیشمند مهم ترین دلیل پیدایش فضای خصوصی بیش از اندازه در شهرها" خودروهای شخصی" هستند.
فضاهای خصوصی و بسته منجر به افزایش بزهکاری های خیابانی همچون زورگیری و سرقت می شوند. توصیف این دو پژوهشگر از شهرهای اینچنینی خواندنی است :" جزایری بسته و محفوظ با نماهای خالی و بدون پنجره، محصور با زمینهای تلف شده پارکینگ و ترافیک سنگین. با کاهش حمل ونقل عمومی، اماکنی که گروههای اجتماعی مختلف بتوانند با یکدیگر ملاقات داشته باشند به تدریج رو به زوال گذاشته است. محیطهای عمومی بسیاری از شهرهای تبدیل به بیابان برهوت شدند و بقای حیات خود را صرفاً منوط به مراسم رسمی برنامه ریزی شده و عمدتا در فضای حفاظت شده داخلی کرده اند.ترس باعث شده که گروههای اجتماعی از یکدیگ