قیامت خوزستان

قیامت خوزستان
گویند در قیامت اعضا و جوارح شهادت می‌دهند به آن‌چه آدمی انجام داده است؛ و امروز خوزستان به قیاس اعضا و جوارح آدمی، قیامت تصمیم‌ها و کردارهای ایرانیان است و سرکردگان ایشان بیشتر. خوزستان اگرچه غمناک و غبارآلود، اما تمام‌قد ایستاده است، رستاخیزگونه، پیش روی همه تصمیم‌ها و کردارها، همه حماقت‌ها، جهالت‌ها، نفع‌طلبی‌ها، ساده‌انگاری‌ها و غفلت‌ها؛ خوزستان قیامت ماست که اکنون بر پا شده؛ مصداق سخنی از مولانا:
اين جهان كوه است و فعل ما ندا
سوي ما آيد نداها را صدا
فعل تو كان زايد از جان و تنت
همچو فرزندي بگيرد دامنت
پس تو را هر غم كه پيش آيد ز درد
بر كسي تهمت منه، بر خويش گرد
فعل تست اين غصه‌هاي دم به دم
اين بود معناي قَد جَفٌ القَلَم!
خوزستان قیامتی است دنیوی، ایستاده بر فراز تاریخ تصمیم‌ها و کردارها، فریادکش و انتقام‌جوی، که می‌پرسد: آیا این شما نبودید که بی‌حساب و کتاب بر رودخانه‌ها سد بستید؟ و کشت نیشکر گستردید؟ تالاب‌ها را خشکاندید؟ آب‌ها را شور کردید؟ و گازهای فراوان را چندین دهه سوزاندید؟ صنایع آب‌بر را بر سرزمین تحمیل کردید و همه این‌ها را توسعه نامیدید و بدان بالیدید؟ آیا این شما نبودید که گمان کردید تاریخ را فراموش می‌کنید، غافل از آن‌که تاریخ شما را هرگز فراموش نمی‌کند؟
گویند چون قیامت فرارسد فرصت توبه نیست؛ قیامت خوزستان را اما فرصتی برای توبه نهاده‌اند. گویند انکار به کار اهل قیامت نیاید چون اعمال‌شان مجسم شوند و هیچ گریزی از آن‌ها نباشد، و به همین سان انکار به کار خوزستان نیاید که تجسم صلب تصمیم‌هاست آن گرد و غبار که به بادی برخیزد و نفس‌گیر شود. این قوم اگر فرصت توبه را مغتنم نشمرد، این قیامت نیز دهشتناک‌تر و انتقام‌جوی‌تر خواهد شد. (محمد فاضلی)
https://telegram.me/fazeli_mohammad