استخراج سوخت فسیلی گونه‌ای خشونت است. منبع: تارنمای ترجمان

استخراج سوخت فسیلی گونه‌ای خشونت است
این مطلب تلخیصی است از سخنرانی نائومی کلاین در همایش ادوارد سعید در لندن، دربارۀ بحران زیست‌محیطی و جنگ بر سر نفت، آب و خاک
منبع :تارنمای ترجمان
قسمت پایانی :تغییر اقلیم ،راه حلی تکنوکراتیک یا بین رشته ای؟
@sahatzist
مهم‌ترین درسی که می‌توان از تمام این حرف‌ها گرفت، این است که راهی برای مواجهه با بحران آب‌وهوایی به‌مثابۀ معضلی صرفاً تکنوکراتیک وجود ندارد. به تغییرات آب‌وهوایی باید در زمینۀ ریاضت اقتصادی و خصوصی‌سازی، استعمارگری و نظامی‌گری و بسیاری از نظام‌های دیگری‌سازی نظر کرد که برای استمرار و بقا محتاج یکدیگرند. نقطۀ پیوند و فصل مشترک میان تمام این نظام‌ها زنندگی و خشونتشان است. باوجوداین هنوز هم مقاومت علیه این نظام‌ها در اغلب موارد تکه‌پاره و ازهم‌گسیخته است. مخالفانِ ریاضت اقتصادی به‌ندرت درخصوص تغییرات آب‌وهوایی حرف می‌زنند. مخالفانِ تغییرات آب وهوایی نیز به‌ندرت درخصوص جنگ یا اشغال حرف می‌زنند. ما، همۀ ما، به‌ندرت ربط و نسبت این دو اسلحه را می‌فهمیم: اسلحه‌ای که در خیابان‌های شهرهای امریکا جان سیاه‌پوستان را می‌گیرد و اسلحه‌ای که در اختیار پلیس است. همچنین نمی‌فهمیم که دو مورد نخست چه ربط و نسبتی دارند با قدرت‌های عظیم‌تری که جان بسیاری از سیاه‌پوستان را در زمین‌های لم‌یزرع و در قایق‌های خطرناک و نامطمئن در گوشه و کنار دنیا می‌گیرند.
@sahatzist
من بر این باورم که غلبه بر این چندپارگی و ازهم‌گسستگی از طریق قدرت‌‌بخشیدن به جریاناتی ممکن است که تلاش می‌کنند معضلات و جنبش‌های پراکندۀ ما را یک جا جمع کنند. تلاش در جهت این یکپارچگی اضطراری‌ترین مسئولیت هر فردی‌ است که دل‌مشغول مسئلۀ عدالت اجتماعی و اقتصادی است. تلاش در جهت یکپارچگیْ یگانه راه موجود برای شکل‌بخشیدن به قدرتی بدیل است. این قدرت باید آنچنان زورمند باشد که بتواند در نبرد علیه قدرت‌هایی پیروز شود که از وضع شدیداً سودآور، ولی عمیقاً غیرقابل دفاعِ موجود حمایت می‌کنند. تغییرات‌ آب‌وهوایی برای بسیاری از بیماری‌های اجتماعی ما، همچون نابرابری، جنگ و نژادپرستی، نقش کاتالیزور را ایفا می‌کنند. اما این تغییرات می‌توانند برای نقیض این بیماری‌ها نیز کاتالیزور باشند؛ یعنی برای نیروهایی که در جهت عدالت اجتماعی و اقتصادی و برضدّ نظامی‌گری عمل می‌کنند. درحقیقت بحرانِ آب‌و هواییْ گونۀ ما را با خطری وجودی مواجه می‌کند. همچنین ضرب‌الاجلِ علم‌بنیادِ انعطاف‌ناپذیر و سختی برای حیات به ما می‌دهد. این بحران ممکن است همان کاتالیزوری باشد که برای یکپارچه‌کردنِ جنبش‌های متعدد و قدرتمند به آن نیاز داریم؛
@sahatzist
یعنی جنبش‌هایی که بر مبنای اعتقاد به قدروقیمت ذاتی تمامی انسان‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند و بر مبنای انکار رویۀ قربانی‌کردن محیط‌زیست، صرف‌نظر از مکان و افرادی که قرار است قربانی شوند، با یکدیگر متحد می‌شوند. ما با بحران‌هایی مواجهیم که با یکدیگر هم‌پوشانی و تداخل دارند و نمی‌توانیم تمام آن‌ها را در آنِ واحد حل کنیم. به همین علت محتاج راه‌حل یکپارچه‌ای هستیم که میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای را به‌طور اساسی کاهش دهد. این راه‌حل باید در حین عملی‌کردن این هدف، مشاغل را تحت کنترل اتحادیه‌ها درآورَد و حجم انبوهی از کالا تولید کند. همچنین عدالت هدفمند را در حق کسانی اجرا کند که بیش از همه مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند و در زیر یوغ اقتصادی که شیرۀ جان انسان‌ها را می‌مکد، له شده‌اند.
@sahatzist
سعید در سال حملۀ امریکا به عراق جان سپرد. آن‌قدر زنده ماند که ببیند کتا‌بخانه‌ها و موزه‌های عراق را غارت کردند ولی از وزارت‌ نفت این کشور با دل و جان حفاظت کردند. در بحبوبۀ تجاوز و تعدی، ادوارد سعید امید خویش را در جنبش جهانی ضدجنگ و در اَشکال جدید ارتباطات توده‌ها با یکدیگر بازمی‌یافت؛ یعنی ارتباطاتی که از طریق فناوری ممکن شده است. او متوجه «وجود جوامعی آلترناتیو در سرتاسر جهان شده بود؛ جوامعی که از طریق منابع خبریِ آلترناتیو از وقایع باخبر می‌شوند و با هوشیاری از تمام تکانه زیست‌محیطی، حقوق بشری و آزادی‌خواهانه‌ای که ما را در این سیارۀ کوچک به هم‌ مربوط می‌کند، مطلع‌اند». در بینش ادوارد سعید حتی برای عشقِ طبیعت‌ها هم جایی هست.
ساحت زیست
@sahatzist

http://s1.upzone.ir/59275/photo_2016-09-11_11-17-54.jpg