"شب چراغ" رسانه اقتصادی اجتماعی مستقل ایران مدیر مسئول:معصومه مرادی سردبیران : دکتر سید حسین سجادی فر،محمد علی مختاری ارتباط با سردبیر: @Mokhtari_Ali @sajadifarh
📖در گرامیداشت چهارشنبهسوری و نوروز.. ✍علی دینی ترکمانی- اقتصاددان
📖در گرامیداشت چهارشنبهسوری و نوروز
✍علی دینی ترکمانی- اقتصاددان
🔸این نکته را نیز باید به خاطر داشت که هویت فرهنگی و تمدنی، هویتی یکدست و تک بعدی نیست. پيش از شكلگيري نظام سرمایهداری، جهان داراي مراکز جهانی مختلف بود که هر کدام، جهان پیرامونی خود را داشتند و بنابراين، هويتها يكدستتر بود. اما، از زماني كه جهانی واحد با مرکزيت دنیای غرب شكل گرفته و مكان و زمان در هم فشرده شدهاند، هویتهای تمدنی کنونی آمیزهای از دین، سنن ملی و تمدن غربی شدهاند. جامعه ما جامعهای است با هویت ترکیبی ایران باستان، ایران بعد از اسلام و تمدن جديد غرب محور. در نتيجه، ناديده گرفتن ويژگي چند بعدي بودن هويت فرهنگي، موجب شكلگيري نظام حكمراني تنشزا مي شود. براي مثال، تلاشهای رضا شاه و محمدرضا شاه براي حذف بعد اسلامی این هویت، نه تنها ره به جایی نبرد بلکه موجب بروز شکافهای اجتماعی و تضعیف مشروعیت سیاسی نظام پهلوی شد. در حال حاضر نيز، ، هر تلاشی برای حذف بعد ایرانی یا غربی این هویت نمیتواند موفق باشد؛ چرا كه اين ابعاد هويتي، يكشبه خلق نشدهاند كه به راحتي يكشبه حذف شوند. بعد ايراني اين هويت، سابقهاي به درازاي تاريخ ايران باستان دارد و بعد غربي آن نيز سابقهاي به درازاي دست كم 300 سال تمدن جهاني اخير دارد كه البته ما از زمان قاجار تحت تاثيرآن قرار گرفتهايم.
🔹اين ابعاد هويتي در گذر زمان به قواعد نهادی غیر رسمی و کدهای ذهنی جامعه تبدیل شدهاند که حذف آنها امکان ناپذیر است. وقتی رویهای در جامعهای شکل میگیرد و ریشه می دواند، تبدیل به ماشینی میشود که جامعه را در مسیر تعیین شده به پیش میبرد.
🔸مسير نهادي گذشته، چشم انداز رفتاري آينده جامعه را تعيين ميكند. به بياني ديگر، حال هر جامعه اي تا حدي ريشه در تاريخ گذشته اش دارد و گريزي از آن نيست. "وابستگی به مسیر گذشته"، قانونمندي حاكم بر نظام اجتماعي است. چنين وابستگی، اجازه نمیدهد که قواعد نهادی غیر رسمی به راحتی جابهجا شوند. به عنوان مثال، پوششهاي کت و شلوار و اسپرت، پوششهاي غربی است که از دهه ها پيش در جامعه ما رایج و نهادینه شده است. امروزه روز، اين پوششها به جزئي از هويت فرهنگي ما تبديل شده كه بهراحتي نميتوان آنها را با اين استدلال كه نشانهاي از تمدن غربي است، كنار گذاشت.
🔹همينطور، آنچه موسيقي پاپ غير مجاز ناميده ميشود، به جزئي از خاطره تاريخي و حافظه جمعي جامعه ما تبديل شده است كه سينه به سينه از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود و دست كم در عروسيها و جشن ها مورد استفاده قرار ميگيرد.
🔸با وضع قواعد بازي رسمي خاصي نميتوان چنين پديدههايي را حذف كرد؛ چرا كه اين قواعد به دليل ناسازگار بودن با واقعيت چند بعدي هويت فرهنگي جامعه، به صورت خودكار قابليت اجرا پيدا نميكند؛ توانايي تبديل شدن به كدهاي ذهني و بين الاذهاني افراد را پيدا نميكند تا به صورت درونزاد الگوهاي رفتاري را شكل دهد. به بياني ديگر، جامعه پذيري اين قواعد به دليل عدم تناسب حداقلي با واقعيت اجتماعي و تاريخي بسيار سخت مي شود.
🔸در نتيجه، بايد آنها را با چاشني زور و فشار در جامعه اعمال كرد كه دو پيامد منفي مرتبط به هم دارد: اول اينكه، بخشي از منابع بودجهاي كه ميتواند صرف امور با بازدهي اجتماعي بالا (بر حسب شاخصي چون اشتغالزايي) بشود، صرف اموري ميشود كه بازدهي اجتماعي منفي دارد؛ دوم اين كه، موجب بروز تنشها و تضادها ميان بخشهايي از جامعه و قواعد بازي حاكم ميشود كه بر مشروعيت سياسي نظام و شادي اجتماعي تاثير منفي ميگذارد. در چنين شرايطي، ناهنجاري اجتماعي و ميل به خشونت در جامعه افزايش پيدا ميكند. اين ميل به خشونت همانگونه كه پيشتر ذكر شد، حتي به هنگام ابراز شادي نيز تبلور پيدا ميكند. گويي فرصت شادي، فرصتي براي ابراز تقابل با قواعد بازي جاري است؛ فرصتي است براي عبور از اين قواعد.
🔹در نتيجه، فرجام كار درگيري و بروز تنش ميان پليس و بخشهايي از ساخت اجتماعي است.
@Shabcheragh_Monthly