سیاست نشاط و راه طی شدۀ ما. ✍🏻 رضا امیدی

سیاست نشاط و راه طی شدۀ ما
✍🏻 رضا امیدی

🔹طی دهه‌های اخیر، نهادهای مختلفی کشورها را براساس رفاه ذهنی، رضایت از زندگی، و نشاط ارزیابی و رتبه‌بندی می‌کنند. «پکک و رادکلیف» داده‌های موجود از این پژوهش‌ها را در کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا (2002- 1975) و کشورهای صنعتی (2000-1981) مبنای ارزیابی دولت رفاه قرار داده‌اند و نتیجۀ فراتحلیل این داده‌ها را تحت عنوان سیاست نشاط منتشر کرده‌اند.

🔸آن‌ها در پی پاسخ به این پرسش‌اند که کشورهایی که در این رتبه‌بندی‌ها وضعیت بهتری دارند، از چه ویژگی‌های مشترکی برخوردارند. آن‌ها سه متغیر کلان را مدنظر قرار داده‌اند: 1. میزان کالایی‌زدایی، 2. حقوق اجتماعی، 3. تأثیر احزاب و نیروهای چپ در فضای سیاسی. براساس این نتایج، نسبت مستقیم و معناداری بین این سه متغیر و میزان نشاط و رضایت از زندگی در کشورها وجود دارد و کشورهایی که سطح بالاتری از نشاط را تجربه می‌کنند، واجد سطح بالاتری از کالایی‌زدایی، تأمین حقوق اجتماعی، و فعالیت و تأثیر احزاب چپ هستند.

🔹جهت‌گیری‌های سیاست‌گذاری طی سه دهۀ اخیر در ایران عکس این وضعیت بوده است یعنی روند مداومی از کالایی‌شدن حیات اجتماعی (نظیر کالاشدگی و تجاری‌سازی آموزش و بهداشت و ...)، تضعیف و تحدید مداوم حقوق اجتماعی (نظیر بی‌ثباتی شغلی از طریق موقتی‌سازی گستردۀ مشاغل، منجمدکردن دستمزد، تشکل‌زدایی از نیروی کار، و ...) و تضعیف و به‌حاشیه‌راندن طیف‌های چپ حتی در نیروهای درون نظام سیاسی طی شده است. در این روند، ممکن‌های بسیاری ناممکن شده‌اند، داشته‌های بسیاری از دست رفته‌اند، و برخی آرمان‌های اجتماعی نظیر عدالت به لفاظی‌های سیاسی تبدیل شده‌اند. به‌نظر می‌رسد پیشبرد سیاست امید و نشاط مستلزم بازنگری و بازگشت جدی از مسیر طی‌شده است.

@sociology_of_sport