«ای کاش می‌گفت‌ها». و «ای کاش نمی‌گفت‌ها»

"ای کاش می گفت ها"
و "ای کاش نمی گفت ها"

🔰مروری بر بیانات ۹۷/۷/۱۳ دکتر شکوری راد در نشست استان تهران حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در دماوند

📝بی تا مدنی

میهمان مدعو بودم. با کمال میل و افتخار در کنار بانویی از دوستان دیرین در انتهای سالن دانشگاه ارشاد دماوند به نظاره و فهم سخنرانی ها نشستم که عمر و زندگی خود, همسر و فرزندانش در راه "اصلاح" در معنایی گذشت که مورد پسند و احترامم بود: بی تکلف و راستین. نشست تا عصر ادامه داشت اما مشق هایم در خانه انتظار می کشیدند. تا ظهر بیشتر نماندم و راه برگشت را با مرور این شعر استاد شفیعی کدکنی طی کردم:

"هیچ میدانی چرا چون موج

در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم؟

زانکه بر این پرده تاریک
این خاموشی نزدیک

آنچه می خواهم نمی بینم
وانچه می بینم نمی خواهم"

و در مروری بر آنچه از محتوای بیانات سخنرانان مختلف در ذهنم نشسته به نکاتی پیرامون سخنرانی دکتر شکوری راد دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی اشاره می کنم. بازخوردی اجمالی از گفته های ایشان در دو پاره ی "ای کاش می گفت ها" و "ای کاش نمی گفت ها" به ذهنم متبادر می شود که تقدیم می شود. باشد تا زمینه ساز فهمی مشترک گردد که این روزها همگی: چه پی گیران "اصول" و چه ره پویان "اصلاحات" و چه غیر آن, سخت نیازمند آنیم.


🔰پاره نخست: "ای کاش نمی گفت ها"

-ای کاش ایشان سخنان خانم منصوری در نشست با رئیس جمهور را "مردانه" نمی خواند تا در پی آن مجبور نشود به ابزار طنز متوسل شود (که بهره ای هم از آن نداشت) و کلام جنسیت زده خود را به نحوی رفع و رجوع کند.

-ای کاش نمی گفت که جناب روحانی سه وزیر زن پیشنهاد داد, رد شد و از این بیشتر هم از دستش بر نمی آمد. جامعه زنان امروز و نمایندگان راستین طیفهای گوناگون جنسیتی نه متقاعد شده و نه ریزش دردناک زنان و جوانان سر پیچ تند ماشین تدبیر و امید کابینه دوم به قهقرای پیشا پهلوی, را فراموش می کند. در واقع می خواهم بگویم که سهم این جناح و متحدانش در روی آوری زنان, جوانان, کارگران و صنوف (پرکنندگان صندوقهای رأی روحانی در انتخابات پیشین) به تشکل های سیاسی معاند در سال ۹۷ که ملکه و فرزندش یا مریم رجوی را نمایندگی می کنند, اگر بیشتر نباشد, به قدر سهم پیدا و پنهان جناح "ناراستان" است. هر دو دقیقا در جایی مقصرند که کمپلکس های اجتماعی و سیاسی برای زنان جامعه (البته در دیالکتیک با پیکره مردانه آن که در غیاب مدیریت زنانه روزبروز فساد و ناکارآمدی اش فزونی گرفت) ایجاد و تشدید شد. زن همچنان هدف و وسیله!

-ای کاش نمی گفت که انسان اصلاح طلب ایرانی و حزبی دهه ۹۰, به ویژه در ایام انتخابات نمی تواند/ نباید امتیازخواه یا مطالبه گر باشد یا نمی گفت از همین رو بوده که اصلاح طلبان بی من و أذی روحانی را بی هیچ مطالبه ای و به نمایندگی هیچ گروه اجتماعی قومیتی, جنسیتی, دینی, یا صنفی) همراهی کردند تا مبادا در آستانه انتخابات اختلاف پیش آید. شکاف کنونی بین احزاب اصلاح گرا و بدنه مردمی جامعه از این ترک ریز ایجاد شد. شکوری راد خواسته/ناخواسته بر تفکر جبرگرا و تقدیرگرا با هراس انگیزی در دل مردم که تنها راه نجات از تقدیری بنام رئیسی را جبری به نام روحانی قلمداد کرد, همنوایی کرد.
پس فقط رای؟ مطالبات چطور؟
آخر کجای دنیا احزاب مطالبات مردم یا دست کم اعضای خود را ( در جمع نشست دماوند جوانانی برومند و خوش فکر, پیرانی خیراندیش و زنانی فرهیخته و آگاه بودند) پی نمی گیرند که هیچ, روبرویشان هم می نشینند و می گویند که نشد, نتوانستیم, گریزی نبود, و چه بسا خیلی هم خوب کردیم؟!
پس "اصلاحات" اساسا چه معنایی دارد و نسبت آن با مفهوم کلیدی "تغییر", "اختیار" و "انتخابگری" براستی چیست؟

-ای کاش نمی گفت که در فاصله نشست مهم و تصمیمی سرنوشت ساز در خصوص برجام و تحریمها جناب روحانی دو رکعت نماز گذارد تا بهتر تصمیم بگیرد. متأسف شدم که هنوز و بیش از همیشه خطوط مشی فردی با تصمیم سازی گروهی آنقدر مخدوش می شود که ما خودمان هم می پذیریم که دو رکعت نماز بیش از دو ساعت تفکر جمعی با شایستگان, مملکت را نجات می دهد. متأسف شدم که دبیر کل حزبی که نام "اصلاحات" را یدک می کشد عقلانیت را امری قدسی تلقی کرده و به مخاطبین خود نیز این ایده را القاء می کند.


🔰پاره دوم: "ای کاش می گفت ها"

-ای کاش می گفت اکنون که وزیر زن نداریم بر سر سایر مطالبات زنان چه آمده است؟

-ای کاش می دانست و می توانست که بگوید همین چند روز پیش در سکوت دهانهای گشادی که صادق هدایت به خوبی تصویرسازی کرده (که چگونه اند و امتدادشان و کاربردشان تا به کجاست) و مدتهاست فریاد می کنند که زیرساختها ناآماده است و اسلام به خطر می افتد, دختران و زنان چگونه و با کدام وسایل نقلیه وارد استادیوم آزادی شدند؟ چگونه از ورودی همیشگی استادیوم صد هزار پسری گذشتند؟ چگونه بر سکوها نشستند؟ چگونه دستشویی رفتند؟