تأثیر اروینگ گافمن بر جامعه شناسی ورزش: …اروینگ گافمن جامعه شناسی به کمال رسیده بود

تأثیر اروینگ گافمن بر جامعه شناسی ورزش:


اروینگ گافمن جامعه شناسی به کمال رسیده بود . گافمن می گوید ، جامعه شناسی عبارت از بعضی چیزهایی است که شما انجام می دهید نه چیزهایی که درباره آنها می خوانید . بیشترین تحقیقات گافمن دربردارنده ی مفاهیم احساسی و زاینده اصول کنش متقابل است که با محتوا و بصیرتی بیشتر از یک نظریه پرداز اجتماعی در کارش مشاهده می شود . اهمیت جامعه شناسی او در نیرویی نهفته است که او در مشاهده و استعدادش برای ثبت زندگی اجتماعی بویژه در شرایط مناسب به کار برده همانند « مدیریت ادراک » ، « فاصله نقش » ، « کار چهره » ، میراث گافمن به عنوان نوعی از جامعه شناسی شعور عامیانه مطرح می شود که از مزیت زیادی برخوردار نیست . ماهیت اصلی کار گافمن کمک او به تحلیل اجتماعی بود ، او تمرکز زیادی روی جنبه ی مسلط واقعیت اجتماعی : روزمره ، عادی و اغلب کنش های متقابل جزئی و کم اهمیت که اکثریت وسیعی از تجربه ی اجتماعی را می سنجد را داشت .

گافمن چنین می پنداشت که افراد در هنگام کنش متقابل می کوشند جنبه ای از خود را نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران باشد . اما کنشگران حتی در حین انجام این عمل ، می دانند که حضار آنها ممکن است در اجرای نقش آنها اختلال ایجاد کنند . به همین دلیل ، کنشگران نیاز به نظارت بر حضار را احساس می کنند ، بویژه مراقب عناصری‌اند که ممکن است اخلال‌گر باشند . تأثیر چشم انداز نمایشی گافمن از ورزش هم در اجرا و هم در رقابت آشکار می شود . ورزش به طور روشن در جلوی صحنه عرصه هایی از زمین بیسبال ، محوطه ی بسکتبال ، پرتاب توپ فوتبال و در پشت صحنه، رختکن بازیکنان و تمرینات و جایگاهی که در آنجا دارند را شامل می شود .
در واقع احترام به رختکن برای یک مرد ، عرصه صحنه ی خصوصی است که ماهیت یک فضای مردانه را برای اجرای هویت های مردانه تعیین می کند. مطالعات کمی در جهت استفاده از فرضیات گافمن که تأثیر کنش متقابل را در تثبیت نظم اخلاقی و اجتماعی آشکار می کند، به عمل آمده است.

گافمن در دانشگاه شیکاگو سه سال را با روش مشاهده مشارکتی در یک کلوپ مشت زنی محلی صرف کرد تا به تغییرات درون بخشی نژاد، طبقه و دولت در شکل گیری خرده طبقه کارگر سیاه معاصر پی ببرد . تحقیقات ورزشی می بایست از ساخت حرکتی گافمن سود ببرند ، برای مثال ، کوشش های اخیر او بر روی اندیشه « تضاد و نقش » متمرکز بود ، محصول این تضاد ناتوان سازی است که زن را از ورزش برحذر می کند . تحلیلی که روی مدل نمایشی گافمن ساخته می شود ، بویژه در بردارنده ی اندیشه های او از « جداسازی نقش » ، « جداسازی حضار » ، « کثرت همزمانی خودها » است، این نسخه ثابت از نقش پذیری باید با یک نگرش فرهنگی که هویت های جدید را در رابطه با کنش متقابل با دیگران بوجود می آورد جایگزین شود.
نمایش بعنوان محوری برای تحلیل های جاری ورزش است ، که گافمن در مقدمه بخشی از کتاب خود درباره ی « ورزش بعنوان نمایش » قبل از اینکه متمرکز بر گسترش مفهوم سازی در ورزش تحت عنوان « هنر نمایش » شود ، بطور روشن به طرف این سنت کشیده شده بود.