چنین کنند بزرگان/ شیخ حسین انصاریان.. خدمت آیت‌الله العظمی سیستانی در نجف رفتم

چنین کنند بزرگان/ شیخ حسین انصاریان

خدمت آيت‌الله العظمی سيستانی در نجف رفتم. دلم می‌خواستم ببينم زندگی ايشان که پول شيعه برايش می‌آيد، چگونه است؟!
.
🔸اولين بار بود که ايشان را می‌ديدم. کوچه‌ای که منزل ايشان در آن بود، کوچه‌ای برای ۴۰۰ ـ۵۰۰ سال پيش نجف بود. خانه ايشان هم چند پله داشت كه از کوچه پايين‌تر می‌رفت!
.
🔸خانه‌ای بود با چهار گليم و فرش کهنه در اتاق. سران کشورها همان‌جا خدمت ايشان می‌آمدند و يک صندلی هم نبود که يک رئيس‌جمهور يا نخست‌وزير بنشيند، همه بايد روی گليم پاره‌ها بنشينند.
.
🔸ما هم روی گليمی نشستيم. به ايشان عرض کردم: من هيچ نياز مالی ندارم.
.
🔸گفتم: بنده هم اهل خمس دادن هستم. اول خيال ايشان را راحت کردم که هديه‌ای به من ندهند. گفتم: من از شما يک درخواست دارم. فرمود: بگو، گفتم:
.
🔸درخواستم اين است که اجازه دهيد برای شما روضه بخوانم، گفتند: دلم خيلی گرفته است. ده سال حرم امام علی (علیه السلام) را نديده‌ام، روضه بخوانيد!
.
🔸من هم روضه را شروع كردم، ايشان چنان ضجّه می‌زد و گريه می‌كرد كه جلوی لباس ايشان از گريه زياد، خيس شد. بعد گفتند ۴۰ سال است در اين خانه هستم؛ مثل چنين روزی برايم پيش نيامد.
.
🔸بعد صحبت ما شد، نگاهی به من کردند و فرمودند: می‌دانی از تمام کره زمين برای من پول می‌آيد. گفتم: می‌دانم. گفتند: به اين اميرالمؤمنين يک ريال آن در خانه من نمی‌آيد!
.
🔸من از اين پول يک دانه نان نمی‌خرم؛ چون در قيامت، طاقت جوابش را ندارم.

.
🔸لباس که هر چهار يا پنج سال يک بار می‌خرم. خوراک ما هم که خوراک معمولی است؛ به اندازه‌ای که در قيامت به من نگويند در دنيای تشيع کسانی بودند از اين غذا نداشتند!
.
🔸من به اندازه‌ای که فقرا می‌خورند، می‌خورم. پول‌های اضافه را هم جمع می‌کنم، ماه به ماه چهار پنج نفر را استخدام کرده‌ام می‌دهم به آن ها که برای همه فقهای شيعه که از دنيا رفته‌اند در حرم اميرالمؤمنين علی(علیه السلام) قرآن بخوانند.

Channel | @iranoralhistory
Channel | @tarikhonline