«در ‌های_اجتماعی ۳:».. (🖋 سعید کشاورزی)

« #تبیین_مشارکت در #جنبش‌های_اجتماعی ۳: #بسيج #جنبشي»

(🖋 سعید کشاورزی)

در ادامه بحث مربوط به جنبش‌های اجتماعي به موضوع «بسيج» می‌رسیم. البته در رساله‌ام با توجه به مقتضيات روش‌شناختی؛ مبحث بسيج را به شكل ديگري غیرازآن چه در ادامه می‌آید، مطرح کرده‌ام. بااین‌حال فكر می‌کنم چشم‌انداز مطرح‌شده در اين نوشتار كه بيشتر جنبه نظري دارد، بتواند مفيدتر واقع شود؛ چراكه قابل‌تعمیم به جنبش‌ها و خیزش‌های ديگري نيز هست.

✅ بسيج به معناي پلي است كه انگيزه را به كنش مبدل می‌سازد. به‌عبارت‌دیگر، بسيج به‌مثابه فرآيندي است كه در آن ناراضيان به حركت درآمده و به كنشگراني فعال مبدل می‌شوند. درواقع، بسيج کننده‌ها شرط لازم شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعي هستند. بسيج کننده‌ها به لحاظ شكلي در پيوستاري قرار می‌گیرند كه در يك سر آن اشكال کاملاً سازماني و ساختارمند و در سر ديگر طيف، بسيج کننده‌های بی‌سازمان قرار دارند. در ادامه سعي می‌کنم درباره اين دو شكل، توضيحاتي بيشتري ارائه دهم.

✅ بسيج کننده‌های سازمان‌مند:
بسياري از جنبش‌های اجتماعي در غرب، با فراخوان و بسيج سازمان‌های جنبش‌های اجتماعي (سجاها) و يا سازمان‌های مردم‌نهاد (سماها) شكل می‌گیرد. سجاها و سماها معمولاً به شكل يك كنشگر سياسي و اجتماعي عمل كرده و در چانه‌زنی‌های سياسي مشاركت چشمگيري دارند. اين سازمان‌ها داراي كارمندان حقوق‌بگیر بوده و اعضا رسمي سجا نيز حق عضويت ماهيانه يا ساليانه پرداخت می‌کنند. سجاها و سماها به صورتي برنامه‌ریزی‌شده دست به انجام کنش‌های جمعي زده و درواقع حوزه‌های كنشي اتخاذشده از سوي آن‌ها، بازوي اعمال فشار آن سازمان بر نهادها به شمار می‌رود. اين سازمان‌ها معمولاً از اعضا خود حمايت كرده و گاهي اوقات با سجاهاي ديگر ائتلاف‌هایی را به‌منظور ايجاد توازن قدرت شكل می‌دهند. برنامه سجا از قبل مشخص بوده و اعضا تا اندازه زيادي در جريان تصمیم‌گیری‌ها قرارگرفته و در آن مشاركت دارند. بر اساس تحقيقات دلاپرتا (۲۰۱۳)،‌ سجاها در بسياري از موارد، هنوز از اشكال سنتي خبررساني و آگاهي بخشي استفاده می‌کنند.

✅ بسيج کننده‌های بی‌سازمان:
شايد هيچ اتفاق ديگري جز خیزش‌ها و حوادث كشورهاي عربي، موجب توجه دانشمندان به بسيج كنندگان بی‌سازمان نشده باشد. اين بسيج کننده‌ها اساساً داراي سازمان مشخصي نبوده و معمولاً تكيه اساسي آن‌ها بر اينترنت و فضاهاي مجازي قرار دارد. ارزاني و در دسترس بودن مشخصه‌هایی است كه فضاي مجازي را به‌عنوان ابزار بسيج کننده‌ی بی‌بدیلی براي آن‌ها تبديل می‌کند. البته دانشمندان سياسي معتقدند فضاي مجازي تنها تسهیل‌کننده‌ی بسيج است و بسيج هم چنان تا اندازه زيادي نيازمند وجود شبکه‌هایی مردمي خارج از فضاي مجازي است. به‌عبارت‌دیگر، فضاي مجازي نمی‌تواند بديلي براي شبکه‌های اجتماعي غيرمجازي تلقي شود. اين بسيج کننده‌ها معمولاً در مقاطع زماني مشخصي شکل‌ گرفته و ممكن است مجدداً با حوادثي آغاز و خاتمه يابند. برنامه از پيش تعیین‌شده‌ای براي اين سازمان دهندگان بی‌سامان وجود نداشته و بسته به شرايط مختلف اهداف و اشكال كنشي آن می‌تواند تغيير كند. البته اين بسيج كنندگان بی‌سازمان تنها شامل اعتراضات سياسي نمی‌شوند بلكه می‌توانند در شکل‌های مسالمت‌جويانه‌تر نيز مورد استفاده قرار گيرند. به‌عنوان نمونه،‌ گروه‌های محيط زيستي بسياري در كشورمان به صورتي بی‌سازمان دست به بسيج كنشگران اجتماعي می‌زنند. آن‌ها با استفاده از پتانسيل فضاي مجازي قرارهاي خود را سامان داده و در دسته‌های كوچك و بزرگ با انجام اقداماتي به وضعيت محیط‌زیست كمك می‌کنند.

✅ حرکت‌های جمعي بسته به وضعيت بستر اجتماعي و سياسي كه در آن قرار دارند و امکان‌هایی كه پيش رويشان گذاشته ‌شده،‌ در پيوستاري ميان دو شكل گفته‌شده دست به انجام بسيج جمعي می‌زنند. به‌عبارت‌دیگر،‌ اين ساختارهاي فرصت هستند كه تا اندازه زيادي مشخص‌کننده‌ی ساختار و شكل بسيج کننده‌ها هستند. درواقع، همان‌طور كه دلاپرتا (۲۰۱۳) تأکید می‌کند: هرچقدر فرصت‌های بیشتری براي جنبش‌های اجتماعی فراهم شود، این جنبش‌ها، میانه‌روانه‌تر، تک-موضوعی و با ساختار بازتری خواهند بود.

(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio