از کتاب «راز جنگل پیر»:.. قبل از رفتن٬ یکی از آن‌ها سیگار روشنش را به زمین انداخت

از کتاب «راز جنگل پیر»:

قبل از رفتن٬ یکی از آن‌ها سیگار روشنش را به زمین انداخت. یکی از رفقای من که از رفتار آن‌ها سخت رنجیده بود می‌خواست سیگار را لگد کند. گفتم: «آن را لگد نکن. این‌ نمودار زندگی آن‌هاست».
«در سکوت باقی ماندیم و به رشته‌ی نازک دود خیره شدیم تا این‌که تمام سیگار سوخت و دودش تمام شد».

اثر بوتزاتی؛ ت. فرزانه: نشر ثالث.
@PoliticalSocio