✅ جامعه شناسی.۲⃣

✅ جامعه شناسی #هربرت_اسپنسر
2⃣
بنظر اسپنسر روند رشد ،تفکیک ،یگانگی و انطباق صعود اجتماعی،جوامع داخل یا خارج از مراحل نظامی (تسلط تنظیمی)به جامعه صنعتی حرکت می کنند.هر چه تهدید از طرف نظام های خارجی بیشتر باشد و یا هر چه تنوع جمعیت های یک نظام بیشتر باشد(یک تهدید درونی)احتمال آشکار شدن شکل نظامی بیشتر است.اما هنگامی که تهدیدات درونی و بیرونی از طریق فرایندی های غلبه قرارداد ها،یکسانی کاهش یافته اند در نتیجه فشارهایی برای حرکت به سمت یک شکل صنعتی افزایش می یابد .در واقع از یک موقعیت همگن به موقعیت ناهمگن سازمان اجتماعی حرکت کرده است.

اسپنسر به ساختن چهار مرحله مجزا از رشد و تفکیک اجتماعی هدایت می شود.
♦️ساده
♦️ترکیب شده
♦️دو بار ترکیب شده
♦️سه بار ترکیب شده.
از نظر او تکامل بعنوان فرایند از حالت همگن ،گسسته و بی ثبات به حالت بسیار تفکیک یافته ،یگانه شده و با ثبات می باشد.در واقع نهادی شدن یک فرایند رشد در اندازه،تفکیک ،یگانگی و تطابق است.ویژگی های تجزیه ساختی افزایش درونی تعداد اعضا و پیوستگی با دیگر انبوه های اجتماعی است.
اسپنسر کتاب های زیادی نوشت ازجمله ایستایی اجتماعی و اصول اخلاق ،اصول اولیه.#ایستایی_اجتماعی بر این است تا نشان دهد که چگونه قوانین اخلاقی و قوانین سرمایه داری آزاد منطبق بر هم اند.تشبیه #اندام_وارگی #اسپنسر اغلب در ایستایی اجتماعی بحد افراط می رسد.ایستایی اجتماعی آغاز کارکرد گرایی اسپنسر را نشان می دهد.یعنی نیازها با اندام های تخصصی در جهت ارضاءاین نیازها شکل گرفته است.بنظر اوجنگ و تضاد بین جامعه یک عامل مهم در توسعه ایستایی اجتماعی می توان مشاهده کرد.بعلاوه تضاد اهمیت بسزایی در تکامل جامعه دارد.

اسپنسر دو اصل بدیهی را پذیرفت:
1-فنا ناپذیری ماده و 2-تداوم حرکت در یک جهت معین.
اصول جامعه شناسی اسپنسر مطالعه پدیده های غیر ارگانیک ،ارگانیک(بدن) و سوپر ارگانیک(جامعه) است.هدف جامعه شناسی بایستی کشف اصول ریخت شناسی (ساخت) و فیزیولوژی (فرایند)تمامی اشکال ارگانیک و سوپر ارگانیک باشد.جامعه شناسی بایستی در جستجوی خصلت های پایدار و جهانی سازمان اجتماعی باشد.

اسپنسر تلاش کرد که فردیت گرایی فایدتی و یک الگوی اندامواره از تحول و تکامل دستگاه های اجتماعی بدست دهد. او معتقد بود که دستگاه های اجتماعی نیز مانند موجودات زنده از طریق فراگرد درونی متفاوت شدن و وحدت یافتن با محیط شان سازگاری پیدا می کنند.

او طبیعت درونی واقعیت ها،طبیعت ما بعنوان مشاهد کنندگان واقعیات واز روابط معین که در آن ما برای مشاهده واقیعت با آن روبرو می شویم ،همه اینها موانعی در سر راه جامعه شناسی پدید می آورد.بر خی مشکلات عینی مربوط به جمع آوری داده است که باید بر انبوه ای از داده هاتکیه کرد و در جاهای مختلف و در زمانهای مختلف داده ها جمع آوری شود.مشکلات فکری و احساسی ،یعنی چگونه محقق خود را به جای دیگران قرار می دهد و احساس دیگران را درک می کند.
بنظر او ،خوشبختی انسان فقط وقتی می تواند قابل حصول باشد که افراد بتوانند نیازها و آرزوهای خودشان را بدون تعدی به حقوق دیگران که در همین راه تلاش میکنند ،اقناع کنند.کمال خوشبختی باید از مشاهده خوشبختی دیگران حاصل شود.انسان ها بایستی تا آنجا که ممکن است از انتظام خارجی آزاد باشد.(آزادی فردی در نظام سرمایه داری).

#جامعه‌شناسی

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxbY7Ab5PtgsmQ