🔅نگاهی به مفهوم جدید در قدیم: تاثیر شریعتی بر اندیشه سید جواد طباطبایی.. 🖊سید جواد

🔅نگاهی به مفهوم جدید در قدیم: تاثیر شریعتی بر اندیشه سید جواد طباطبایی

🖊سید جواد #میری

📍بسیاری از نویسندگان و محققینی همچون موسی غنی نژاد که درباره سید جواد طباطبایی در عرصه عمومی سخن میگویند ادعا دارند که یکی از کلیدی ترین مفاهیمی که طباطبایی به حوزه علوم انسانی ایران افزوده است مفهوم "جدید در قدیم" است و دکتر طباطبایی از این عبارت به کرات استفاده نموده است. به عنوان مثال در نشستی که در ۱۵ دی سال ۱۳۹۵ با عنوان "تامل درباره ایران" برگزار شد موسی غنی نژاد گفت

" سید جواد طباطبایی مفهومی طرح کرد که بسیار تازگی دارد آن، هم مفهوم جدید در قدیم است" (۱۳۹۵ دی ۱۵ خبرگزاری مهر).

البته ناگفته پیداست که هم غنی نژاد و هم طباطبایی در عرصه عمومی شدیدترین حملات را علیه شریعتی در این دو دهه انجام داده اند و مصائب جامعه ایران را در تمامی ساحاتش منتسب به اندیشه شریعتی کرده اند. برای من پرسشی پیش آمده بود که آیا میتوان این حملات را نشانه ای از تاثیر شریعتی بر طباطبایی دانست؟ به عبارت دیگر، آیا طباطبایی جوان تحت تاثیر گفتمان شریعتی بوده است و هجمه های پس از انقلاب طباطبایی علیه شریعتی نوعی از قیام طباطبایی جوان علیه والدین فکری خویش در پیش از انقلاب نیست؟ اگر سخن غنی نژاد و بسیاری درباره طباطبایی و ابداع مفهوم "جدید در قدیم" بهره ای از واقعیت داشته باشد، آنگاه پرسش من این است که این مفهوم کلیدی طباطبایی که محور خوانش او از ملیت ایرانی و هویت ایران و مفاهیم کلیدی اندیشه سیاسی او را تشکیل میدهد چقدر وامدار شریعتی است؟ اجازه دهید آشکار بگویم که به نظر من نوعی از شریعتیسم در مفهوم کلیدی طباطبایی موج میزند و او نیز مانند بسیاری از متفکران ایرانی دهه ۵۰ به بعد مانند سروش و ملکیان و شبستری و کدیور و .... متاثر از شریعتی هست و هجمه های اخیر سید جواد طباطبایی علیه شریعتی را باید در قالب نوعی چالش و در عین حال وفاداری به مفاهیم کلیدی شریعتی در باب "ایران" قلمداد کنیم. اما این ادعای من آیا ارجاع متنی نیز دارد یا سخنم مبتنی بر یک حدس و گمان روانشناختی است؟ شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی-اسلامی بحثی درباره ایران و مفهوم "قرون وسطی" مطرح میکند و میگوید

"وقتی ادیان بزرگ قرون وسطای اروپا و قرون وسطای ایران را مشاهده میکنیم، ... در آنجا دوره ی توقف و در اینجا دوره ی اوج قدرت جهانی را میبینیم. بنا به تناقضی که تاین بی بیان کرده ما میبایست ابو علی سیناها را حالا میداشتیم در صورتی که ما آنها را در‌ قرون وسطی داشتیم. بر عکس، علمای اروپاییان بعد از رها کردن مذهب به وجود آمده اند" (شریعتی م. آ. ۲۷ ص‌ ۵۳).

در همین پاراگراف که در دهه ۵۰ خورشیدی یعنی چند دهه پیش از اینکه طباطبایی ایده "جدید در قدیم" خویش را مطرح کند شریعتی صورت این مسئله را از قضا در کتابی مربوط به "ایران" به صورت مفهومی طرح کرده بود و این غیر قابل انکار است که بگوییم طباطبایی این اثر را مطالعه نکرده است. زیرا از محققی چون او بعید است که بدون مطالعه آثار متفکری چون شریعتی به نقد او بپردازد. شریعتی در این اثر ایده و صورت مسئله جدید در قدیم را مطرح میکند و به نظر من در خوانش طباطبایی میتوان نوعی از شریعتیسم را مشاهده کرد ولو او هجمه هایی را هم علیه شریعتی نثار میکند. البته تاثیر شریعتی بر طباطبایی فقط منوط به این مفهوم نیست بل همانطور که دوست گرانقدر دکتر حسن محدثی میگوید مفهوم انحطاط در آثار طباطبایی بسیار متاثر از شریعتی است که خود نیاز به گفتگوی بیشتری دارد. به هر حال، برخلاف نظر موسی غنی نژاد ایده جدید در قدیم در حوزه علوم اجتماعی ایران از ابداعات دکتر سید جواد طباطبایی نیست بل وامدار گفتمان بازشناسی شریعتی در حوزه ایران پژوهی است که کمتر در عرصه عمومی به آن پرداخته شده است و این خود موجب گردیده است که باستانگرایان و مریدان پروژه برگشت به ساسان تصویری مخدوش از شریعتی ارائه دهند که او ایران ستیز بوده و تنها شوالیه در این عرصه سید جواد طباطبایی است که به نام و یا به ننگ از حریم ایران دفاع میکند. در حالیکه تاثیر شریعتی بر کلیدی ترین مفهوم طباطبایی غیر قابل انکار است.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology