‌🔅 سرانجام اعتراض به حذف زنان به مثابه «هویت مدرن» که در خوانش سنتی از «یک ملت» محذوف بود، با خوانشی مدرن از «دولت_ملت» جایگزین شد

‌🔅 سرانجام اعتراض به حذف زنان به مثابه «هویت مدرن» که در خوانش سنتی از «یک ملت» محذوف بود، با خوانشی مدرن از «دولت_ملت» جایگزین شد.
🔻 در زیر «جایگیری مجدد» هویت های مدرن در ساخت «دولت_ملت» را واکاویده ام.
🖋 عظیم حسن زاده
دانشجوی دکتری سیاستگذاری فرهنگی دانشگاه خوارزمی

۱- به احتمال زیاد تصویر دوم بر روی تصویر اول چسبانده شد و این تراژدی ملت سازی ماست! امری که آن را با فرایند اجباری اصلاح لباس، کلاه شاپو، کلاه پهلوی و کشف حجاب می شناسیم. یعنی در چشم به هم زدنی آن نظم تاریخی خود ساخته به نظمی خطی و تصنعی و بی روح بدل شد.

۲- در این تصویر، متن، با لباس های رسمی بازیکنان تیم ملی شروع می شود که لباسی است بین المللی و کمترین ربطی با هویت ما ایرانی ها ندارد، جالبتر اینکه در این تصاویر هیچ نشانه ای از نشانگان ملی ما نیز به چشم نمی خورد بطوریکه حتی نبود رنگ سبز در ترکیب با رنگ های
سفید و سرخ، معنای نماد پرچم را ناتمام گذارده است.

۳- اولین سوژه بعد از لباس های بین المللی تیم ملی، فراگیرترین و به اصطلاح معمول ترین (که در این معنا می توان آن را لباس ملی امروزین ایران نیز خواند) نوع پوشش ایرانیان امروز به نمایش گذارده شده است. این لباس سمبل سوژه ای است که هیچ تعلق تاریخی و اجتماعی و فرهنگی ندارد. این سوژه، سوژه کنده شده از کانتکست تاریخی اجتماعی است و تهی شده از هر نشان و نمادی است که ارجاع به واقعیتی بیرون از خود بدهد، هر ارجاعی! این سوژه مدل خامی است از شهروندی که دولت می تواند به مدد تکنولوژی انضباطی هر مهر و نشانی را بر کلیتش حک کند. این سوژه، سوژه گفتمان ملی است که ملی در این معنا محصول گفتمان حکومت مندی دولت و دولت در این معنا لویاتان گروهه‌ی مسلط است.

۴- سوژه بعدی نه سوژه قومی بلکه سوژه محلی (ولایتی) است. از دید مرکز و بر مبنای اصل ترجیح و اهمیت این سوژه با وجود آنکه در ایدئولوژی دولت ملی مضمحل نشده است و هنوز از خود معنایی «خود بنیان» ساطع می کند ولی پسمانده ای (به تعبیر ریموند ویلیامز) است که زیربنای ایدئولوژی دولت ملی را شکل داده و زمینه مشروعیت آن را فراهم آورده است. از این منظر در سلسله مراتب اهمیت و نزدیکی «خودی تر» است. به عبارتی این تصویر، تصویر «دهقان ایرانی» است.

۵- سوژه بعدی، سوژه ابهام است و برای من یادآور کارگر صنعتی با لباس نفتی زمخت است. این سوژه هم هیچ پسماندی ندارد الا لباسی که دولت ملی برای منضبط کردنش در دایره گفتمانی خاصی که خود تعریف کرده است، بر تن اش تحمیل کرده است.

۶- سوژه بعدی اما زن است! تعجب عامدانه بر جمله آغازین تحمیل کردم تا بپرسم که بعد از این همه مرد باریش و بی ریش تازه سر و کارمان با زنی در می افتد که جالب است با وجود شلوار جین!!، مانتو اش اما، تا انتهای زانو است. این زن پوشیده است و حتی مانتو اش دکمه ندارد و عجیب تمام قد دارای سطح صاف است و عجیب تر اینکه مقنعه دارد اما چادر ندارد. و عجیب تر اینکه کل تصویر زن چادری ندارد و این همان نکته ای است که به ما می گوید دولت ملی نه آن که می نماید بلکه آن است که در پشت پرده پنهان است.

۷- سوژه بعدی اما سوژه ای است که اندکی پسماند دارد و مرز میان خودی و دیگری است. اندک نشانه معنادار این سوژه، پیراهن آستین کوتاه اوست که این روزها هر چند در دایره خودی است اما یادآور مقاومت بی انتهای نسلی است که تا ده سال پیش برای پوشیدن آستین کوتاه در هر میدان از زیست اجتماعی با قدرت انضباطی دولت _ ملت درگیر بودند و هنوز هم شاید هستند. این سوژه حد تحمل دولت _ ملت گرایی ماست و بعد از آن اما داستان جالب تر است.

۸- بعد از آن سوژه ای تصویر شده است که بیگانه از دولت _ ملت است و اندک تمایل اش در تن دادن به این قدرت انضباطی همان «به صف شدن» است. جالب اینکه در این سوژه نشان وفاداری عجیب ابهام دارد. یعنی علامت دست نهادن بر سینه به مثابه وفاداری ملی، در این سوژه مبهم است و به استثنای «زن دوم» این ابهام در وفاداری در سوژه های بعدی کمابیش آشکار است. به نظر آنجا که یک ملت تمام می شود، ضربان از کار می افتد، هر چند صف دولت _ ملت تا بی نهایت دوام دارد.

۹- نکته جالبتر در این سوژه، جایگاه او به مثابه نمایانگر «فراوانی» است. از این سوژه به بعد با حرکت از سوژه ها به سمت انتها، از فراوانی و تعدادشان در یک نمودار فراوانی یا مستطیلی کاهش می یابد تا جایی که در انتهای نمودار به صفر می رسد. نمودار اگر، یک نمودار مستطیلی چهار بعدی (چهار بخشی) باشد، بخش چهارم آن اصلا معنا ندارد و صرفا یک ابهام تام است و برمبنای اصول ترجیحی «خودی تر»، «معمول‌تر»، «آشناتر» و «طبیعی تر»، یک چهارم ملت هیچ نام و نشانی جز «سایه ای از یک ملت» ندارد، براستی آنجا که ضربان ملت به کل از تیک تاک افتاده است و زیستی سایه وار از ملت دارد، کجاست؟

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology