‍✅ با لب خندان به دیدار مرگ رفتند!. 🖋 مهران صولتی.. 📍 سخت بود و دردناک!

‍✅ با لب خندان به دیدار مرگ رفتند!
🖋 مهران صولتی

📍 سخت بود و دردناک! شاید چون شاد و طنازانه به دیدار مرگ می رفتند. تاکنون کلیشه ذهنی ما از پدیده خودکشی آدمیانی بود که دچار افسردگی شده و به زندگی پشت کرده بودند ولی ظاهرا این دو دختر اصفهانی در این قالب نمی گنجیدند! هر چند که خود می گفتند قبلا تهدید به خودکشی کرده اند ولی کسی آن را جدی نگرفته است! خودکشی پدیده پیچیده ای است. عوامل مختلفی در شکل گیری آن موثرند و همین ارائه تبیینی واحد از آن را دشوار می سازد، ولی جنبه "سرخوشانه" خودکشی این دو دختر اصفهانی در ۲۹ مهرماه جاری ابعادی منحصر به فرد دارد! به نظر می رسد همین سرخوشانه بودن می تواند نقطه خوبی برای تبیین "بحران معنایی" باشد که هم اکنون جامعه ما با آن دست و پنجه نرم می کند. میان دو حالت " رضایت مندی" و " سرخوشی" می توان تفکیک قائل شد. رضایت وجهی عمیق از شناخت خود، ظرفیت ها و محدودیت های محیط دارد. اینکه می توان معنا و هدفی هر چند کوچک برای زندگی شخصی و اجتماعی تعریف کرد! اما آنچه امروزه در میان غالب نوجوانان این سرزمین شاهدم، میل مفرط به سرخوشی به هر قیمت است! انگیزه های تحصیلی کم شده و تعیین هدفی بلندمدت برای زندگی عبث و بیهوده به نظر می رسد! آنچه پیداست اشتیاق به تجربه کردن هر امر خطیر، و میل به رهایی از هر گونه نظم و تحمیلی است که بخواهد به رفتار آنها سامان بدهد. بی اعتمادی‌ فزاینده به دلیل تجربه های شکست خورده عشقی، در کنار تیره بودن افق آینده، در پریشانی و سردرگمی این نسل موثر است. پولی و کالایی شدن زندگی روزمره تاثیر منفی خود را بر نوجوانان به جاگذاشته و مناسبات میان آنها را هم ابزاری ساخته است! دستمالی شدن ارزش های مذهبی موجبات افزایش بی اعتمادی و بی پناهی این نسل را نسبت به اخلاق بخشنامه ای رایج فراهم آورده است! نسلی" بی پناه" در اختیار داریم که به هر ریسمانی برای به رخ کشیدن تفاوت های خود در تقابل با یکسان سازی جاری می آویزد و از هر تجربه متفاوت و خطیری استقبال می کند، حتی اگر از جنس مرگ باشد! این نسل بیش از همه نیازمند صداقت و صمیمیت است. محتاج به رسمیت شناختن تفاوت ها و اقتضائات! بدترین مواجهه می تواند از جنس برچسب زدن باشد؛ لاابالی، عیاش، یا مسئولیت گریز! همزبانی کردن با آنها آسان نیست! اینها نسل رسانه های دیجیتال هستند. اگرچه واژگان و متلک های جنسی بیش از دیگران در کلام شان مشهود است ولی قطعی نیست که بیش از ما به مسائل جنسی می اندیشند! شاید چون صادق هستند و نیت های شان را در لفافه و زرورق پنهان نمی کنند، گستاخ تر و بی عفت تر به نظر می رسند! نسلی سرگردان در روزگاری که بی افقی، ناامیدی و بی سامانی شاخص های برجسته ی آن هستند! نوعی بی خانمانی ذهنی و عینی! آن هم در عصر سقوط سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی!
با این نسل مهربان تر باشیم...

🌐 جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology