✅از هویت ایرانی تا هویت ملی ایرانی به روایت احمد اشرف.. ✍️ مصطفی عبدی

✅از هویت ایرانی تا هویت ملی ایرانی به روایت احمد اشرف

✍️ مصطفی عبدی

از نگاه احمد اشرف؛ مفهوم «هویت ایرانی» در معنای یکپارچه سیاسی و قومی و دینی و زبانی و زمانی و مکانی آن که شباهت هایی به مفهوم هویت ملی در عصر جدید دارد، در قرن سوم میلادی از سوی پادشاهان ساسانی وارد تاریخ ایران می شود. استقرار پادشاهی ساسانی و دینی زرتشتی، به عنوان آیین رسمی کشوری، همراه با رسمیت یافتن اسطوره های دینی و قومی درباره آفرینش و تاریخ و جایگاه جغرافیایی ایران پایه های اصلی هویت اقوام ایرانی را، که در ایرانشهر زندگی می کنند، شکل می دهد. این مفهوم یکپارچه هویت ایرانی با افول ساسانیان فرو می پاشد. حکومت جهانی اسلام جای حکومت ایرانی را می گیرد و دین جهانی اسلام در طول دو تا سه قرن به جای دین ایرانی زرتشتی می نشیند. اما خاطرات پراکنده تاریخی و اسطوره های قومی در آگاهی جمعی اقوام ایرانی، که با هویت گروهی عجم در برابر عرب در سرزمین های اسلامی شناسایی می شوند، بر جای می ماند و به خصوص با شکوفایی زبان فارسی دری و خلق آثار بزرگ ادبی و علمی زنده می ماند. تصور اسطوره ای از زمان و مکان با اسطوره های اسلامی درهم می آمیزد، متفکران ایرانی بزرگ ترین سهم را در تاسیس فرهنگ و تعادل اسلامی به دست می آورند، اسلام نیز در فرهنگ ایرانی اثر می گذارد و در مقابل شیوه های تفکر اسلامی از فرهنگ پربار ایرانی سیراب می شود. تشیع تا بدان حد از فرهنگ ایرانی اثر می پذیرد که برخی از سنی های متعصب از سر طعن شیعیان را «مجوس اهل امت» می نامند.

براساس نتایج تحقیقات اشرف، با آن که زبان فارسی و تداوم اسطوره های قومی هویت فرهنگی ایران را زنده نگاه می دارد، اما یک دوران فترت نُه قرنی در هویت یکپارچه ایرانی پدید می آید. پیش از آن که این هویت، در تمامیت سیاسی و دینی و فرهنگی اش، دوباره به همت پادشاهان صفوی و به یاری مذهب شیعی و با شمشیر قبایل جنگاور ترکمان از نو احیا شود، با انقلاب مشروطه و تاسیس نوعی دولت ملی، در معنای امروزی آن، ایرانیت احیاء شده در عصر صفوی به صورت هویت ملی در عصر جدید ظاهر می شود. اما تصور زمان در اسطوره های ایرانی، که با پیدایش نخستین انسان و نخستین پادشاه و سلسله های اساطیر پیشدادی و کیانی همراه بود، بر اساس تحقیقات جدید باستان شناسی و تاریخی، تنها به سلسله های تاریخی ماد و هخامنشی باز می گردد. سلسله هایی که دو هزار سال از خاطر تاریخی ایرانیان محو شده بود در قرن حاضر دوباره زنده می شود و تاریخ به جای اسطوره می نشیند. اما با برآمدن هویت ملی در معنای امروزی آن، از یک سو، انواع آرمانی ملت گرایی و هویت ملی پدید می آید که در برابر هم می ایستند (همچون ملی گرایی لیبرال، ملی گرایی فرهنگی و زبانی، ملی گرایی شیعی، ملی گرایی شاهنشاهی، ملی گرایی نژادی و ملی گرایی)، و از سوی دیگر برخی اقوام ایرانی مانند آذری ها، کردها و بلوچ ها، به آرمان هویت ملی و قومی خویش دل می بندند و سودای استقلال در سر می پرورانند و سرانجام میان هویت ملی ایرانی و هویت فراگیر اسلامی و میان هر دو با هویت انسان متجدد امروزی درگیری های عمیق پدیدار می شود. این برخوردها و درگیری های سیاسی و فرهنگی بحرانی بزرگ در هویت ملی و دلهره ای ژرف در آگاهی جمعی ایرانیان پدید می آورد.

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology