‌✅ مسأله امروز ما حس نارضایتی است. 🖋 عباس کاظمی

‌✅ مسأله امروز ما حس نارضایتی است
🖋 عباس کاظمی

📍 جامعه‌شناسی و فلسفه چندان حرف‌های خوشایندی نمی‌زنند؛ به تعبیر پی‌یر بوردیو «جامعه‌شناسی علم آزاردهنده است» چرا که نسبت به بدنه سیاسی و مردم رویکردی انتقادی دارد.
این روزها تنها چیزی که همگی بر سر آن توافق داریم این است که «همه ناراضی هستیم» از مردم عامه گرفته تا نخبگان و مسئولان همه در حال انتقاد هستند. اینکه ما در وضعیت مطلوبی به سر نمی‌بریم و با چالش‌های بسیاری مواجه هستیم، امری بدیهی است و در آن شکی نیست اما در این فضا، این پرسش مطرح می‌شود که مخاطب این همه نقد چه کسی است؟ چه کسی باید پاسخگوی این نقدها باشد؟ به نظر می‌رسد که کسی مسئولیت وضعیت موجود را عهده‌دار نیست و این اتفاق عجیبی است.
من جامعه‌شناس هستم و در نشست «اکنون اقتصاد و سیاست ایران در کجا ایستاده است؟» بیشتر مطالبی که عنوان شد همگی نقدهایی به هیأت حاکمه و سیستم سیاسی بود و کمتر نقدی متوجه خود جامعه شد. این در حالی است که رفتارهای مردم نیز به نوبه خود بسیار نیازمند بررسی و نقد اجتماعی است. چهل سال پیش مردم ساختار سیاسی را که از نظر اقتصادی در وضعیت نسبتاً ایده‌آلی بود، تغییر دادند و امروز مجدداً نسبت به ساختار سیاسی که خود روی کار آوردند، احساس نارضایتی می‌کنند و من از این وضعیت احساس خطر می‌کنم. بنابراین، پاسخ من به این پرسش اصلی که «مسأله امروز جامعه ما چیست؟» این نکته است که مسأله ما نارضایتی است و باید بررسی کرد که چقدر از این نارضایتی واقعی است و ریشه‌های آن کجا است.
معتقدم وضعیت بحرانی امروز، ریشه در خود ساختار سیاسی ندارد، گرچه ساختار سیاسی بسیار در خصوص این بحران‌ها می‌تواند تعیین‌کننده باشد اما بیش از ساختار سیاسی ریشه این بحران‌ها به خود مردم، میزان مشارکت اجتماعی، مسئولیت‌پذیری اجتماعی‌شان، ضعف جامعه مدنی، فقدان جنبش‌های اجتماعی و... باز می‌گردد.

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2360


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet