‌🔸 بحران عمومی شدن دانشگاه. 🖋 عباس کاظمی

‌🔸 بحران عمومی شدن دانشگاه
🖋 عباس کاظمی

📰تجربه دانشکاه الان دیگر تجربه فرهیختگی نیست بلکه تجربه عمومی و عامیانه است و هر کسی الان می تواند شاغل باشد، خانه دار باشد، بازنشسته باشد اما بگوید می‌خواهم وارد دانشگاه هم بشوم. این اتفاق وقتی می-افتد دانشگاه را وارد سطح دیگری از تحلیل می کند و مسائلش متفاوت می شود و یکی از مسائل عمده-اش این می شود که مسئله دانشگاه با مسئله بیکاری شدیدا گره می خورد. یعنی بخش عمده ای از تحصیلکرده-ها از دانشگاه خارج می شوند اما کاری نمی توانند بکنند و بین عرضه و تقاضا توازن به هم می خورد. به این ترتیب اساسا سطح دانشگاه تنزل پیدا می کند و افرادی که وارد می شوند در آن سطحی نیستند که بیش از این دانشجویان بودند و نه اساتید این انتظار را دارند و نه خود آن ها به جز مدرک دنبال چیز دیگری هستند و همین موضوع دانشگاه را بحران های زیادی روبه رو می کند. این را بگذارید کنار و یک مشکل دیگر را در نظر بگیرید دانشگاه وقتی بزرگ می شود ( که با بسیاری از جوامع مدرن‌تر و بزرگتر برابری می‌کند) شما با جامعه بزرگی روبه رو می شوید که مسائل دیگری هم داخل خودش ایجاد می کند مثل سطح علمی استادها، کیفیت زندگی استادها چیزی که من به آن شکاف های درون دانشگاهی گفته‌ام مانند حق التدریسی‌‌ها که در این زمان مسائل خود دانشگاه هم برجسته‌تر می شود و موضوع سخن و تحقیق و مسئله می شود و اینجاست که همه کسانی که خود در دانشگاه هستند به این فکر می کنند که در مورد خود دانشگاه کار کنند چون موضوع مهمی شده است. توده وار و عمومی شدن دانشگاه یک روند جهانی است به این دلیل که نظام سرمایه داری به سمتی می رود که حداکثر سود را داشته باشد اما در اینجا یک تفاوت هم بین نظام دانشگاهی ما و غرب وجود دارد و آن این است که در نظام سرمایه دارانه دانشگاه استقلال مالی و استقلال تصمیم گیری را در کنار یکدیگر دارد. آن جا دانشگاه ها دسته بندی دارند، و سطح همه دانشگاه ها به یک اندازه افول نمی کند اما سیستم نظارت در ایران چون دولتی است کیفیت همه دانشگاه ها پایین می آید یعنی رقابت آزاد بین دانشگاه ها ایجاد نمی شود و دانشگاهای ما بیشتر شبیه ماکتی است که فرم دارد و اتفاق خاصی در آن رخ نمی دهد.
🔻 ادامه را در فایل پیوست زیر بخوانید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology