‌✅ تلفیق آموزش و پژوهش‌. 🖋 رحیم زایرکعبه ‌| دکترای جامعشناسی

‌✅ تلفیق آموزش و پژوهش‌
🖋 رحیم زایرکعبه ‌| دکترای جامعشناسی

نظام تعلیم و تربیت در ایران مبتنی بر آموزش‌محوری است. در این نظام، مطالب آموزشی توسط معلم به دانش‌آموزان انتقال داده می‌شود. این یادگیری در واقع حافظه‌محور بوده و بر اساس آن یک سری دانش و اطلاعات در قالب محفوظات به حافظه دانش‌آموزان سپرده می‌شود. در چنین نظامی رابطه بین معلم و دانش‌آموزان رابطه‌ای یک‌طرفه است که در آن معلم توزیع‌کننده دانش و دانش‌آموزان مصرف‌کننده آن می‌باشند.

در مقابل نظام آموزش‌محور، نظام پژوهش‌محور قرار دارد که در آن رابطه بین معلم و دانش‌آموزان رابطه‌ای دوطرفه است. به این معنی که معلم به عنوان راهنمای دانش، دانش‌آموزان را در ساخت و کشف‌ دانش هدایت می‌کند. دانش‌آموزان در این نظام تعلیم و تربیت به مهارتهای پژوهشی چون طرح درست مساله، ارایه فرضیه مناسب، مقایسه راه‌حلها و تجزیه و تحلیل نتایج دست می‌یابند. اما باید گفت کاربرد این مهارتها بیشتر در سطح دانشگاهی صورت عینی و عملی به خود می‌گیرد؛ چرا که در سطح مدرسه ای خصوصا دوره‌های ابتدایی و اول متوسطه یادگیری این مهارتها امکان‌پذیر می‌گردد.

با توجه به مطالب فوق، تاکید صرف بر یکی از دو نظام تعلیم و تربیت یعنی نظام آموزش‌محور یا پژوهش‌محور، امری نامطلوب و اشتباه است. چرا که در این صورت، یا دانش‌آموزانی تربیت می‌شوند که ذهن‌شان به انباری از آموزشها و اطلاعات تبدیل می‌گردد و یا دانش‌آموزانی تربیت می‌شوند که هر چند دارای ذهنیت پژوهشی هستند اما فاقد اطلاعات اولیه آموزشی هستند. به همین منظور لازم است که هر دو امر آموزش و پژوهش‌ دوشادوش یکدیگر در نظام تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گرفته و با یکدیگر تلفیق گردند. البته این تلفیق با توجه با ساختار نظام تعلیم و تربیت در ایران بیشتر از نوع الف هست تا ب.

در نظام تعلیم و تربیت تلفیقی، رابطه بین معلم و دانش‌آموزان آمیزه‌ای از روبطی می‌شود که در آن معلم نه تنها نقش توزیع‌کننده دانش بلکه نقش راهنما و جهت دهنده دانش را نیز دارد و دانش‌آموزان نیز نه تنها مصرف کننده دانش بلکه کشف کننده و ساخت‌دهنده دانش جدید هستند. از طرف دیگر مطالب جدید آموزشی با تکیه بر مهارتهای پژوهشی دانش‌آموزان کشف و تولید می‌شوند. در سایه تلفیق آموزش و پژوهش‌ نظامی از تعلیم و تربیت شکل می‌گیرد که در آن، دانش‌آموزانی منتقد، تحلیلگر، مقایسه‌گر و پرسشگر تربیت می‌شوند که نه تنها قادر به دفاع از حقیقت، بلکه قادر به کشف حقیقت هستند. همچنین تحولی در رسالت معلمان ایجاد می‌شود که معلمان علاوه بر نقش توزیع‌کنندگی دانش، نقش‌های تسهیل‌گری و هدایتگری دانش را نیز پیدا می‌کنند. معلمان به کتاب درسی نه فقط به عنوان ابزار آموزشی بلکه به عنوان ابزاری پژوهشی و به چشم کتاب کار نیز نگاه می‌کنند. همچنین آنان دانش‌آموزان را نه صرفا بر اساس نمرات امتحانات درسی داخل مدرسه ای بلکه بر مبنای موفقیت در مسابقات و جشنواره‌های علمی و عملی برون مدرسه ای مورد ارزیابی قرار می دهند. نهایتا مدارس علاوه بر محیط‌ آموزشی به محیط آزمایشگاهی، پژوهشی و کارگاهی نیز تبدیل می‌گردند.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology