✅ حاشیه‌نویسی بر طرح و آسیب‌شناسی آن. 🖋 اسماعیل

✅ حاشیه‌نویسی بر طرح #کارورزی و آسیب‌شناسی آن
🖋 اسماعیل #قنواتی

📍 طرح کارورزی چیزی نیست جز وسیله ای برای سواستفاده از نیروی کار تحصیل کرده، دولت به این واسطه نیروی کاری ارزان را بخدمت می گیرد تا هم آمار بیکاری را پایین تر نشان دهد و هم شکاف های اقتصادی خود را با تن کارگران تحصیل کرده پر کند و از سوی دیگر خوش خدمتی خود به سرمایه داران را نیز به اثبات برساند.

بدینسان نیروی کار در ایران به بیگاری گرفته می شود تا نظام اقتصادی مملکت که مدلی از نظام سرمایه داری است ماهیت خود را بیشتر هویدا کند، در چنین نظامی ست که جمعیت مازاد بوجود می آید و کرامت انسان بی اعتبار می شود.

در جامعه آسیب دیده ایران این طرح می تواند آسیب های تازه ای به وجود آورد، همانگونه که #مارکس نشان می دهد کار، ماهیت وجودی انسان است و انسان به واسطه کار است که می تواند بر دنیای پیرامون و دنیای درون تاثیر ایجاد کند. روابط تولید و روابط کار بر اَشکال اجتماعات و ماهیت انسان تاثیر می گذارد، در نظام سرمایه داری کارگر دیگر نه صاحب ابزار کار خود است، نه صاحبِ کار خود است و نه صاحب محصول کار است، بلکه تنها در قبال کاری که می کند مزد می گیرد. بنابراین کارگر نسبت به کار و در نتیجه به هستی بیگانه می شود، این بیگانگی منتج به پدید آمدن انسان هایی طرد شده، شکننده و آسیب دیده می شود که جامعه نمی داند با آن ها چه کند و به نظرش رفتار آن ها عجیب می آید زیرا تنها به رفتار نهایی آن ها نگریسته می شود نه روندی که منجر به این رفتار شده است. اما طرح کارورزی مسئله را حادتر خواهد کرد، حلقه اسارت را تنگ تر می کند، اگر در وضعیت پیشین شرح شد که کارگر با کاری که می کند پیوندی ندارد بلکه تنها در قبال آن مزد می گیرد، حالا دیگر از مزد هم خبری نیست، بلکه انسان این سیستم تنها خو گرفتن به کار تحمیلی را خواهد آموخت، این سیستم به شما مزد چندانی نمی دهد، بلکه حقارت و سرسپردگی شما را می سنجد، هر چقدر کارآموزان توانایی بیشتری برای سکوت و بردگی داشته باشند، شانس بیشتری برای جذب در این سیستم را خواهند داشت، این رویه منجر به آسیب های روانی بسیار و دور شدن انسان از سرشت خود است، تنها با فروخوردن آرزوها و عقده های خود است که می توان در این سیستم زنده ماند، بدینسان شکلی تازه از برده داری به گونه ای سیستماتیک ایجاد می شود که منجر به جامعه ای نزول یافته با عقده های فرو خورده بسیار است. این عقده های فروخورده نیز همواره مسکوت نمی مانند و همانگونه که فروید می گوید در روند روزانه زندگی جاهای دیگری خود را نشان می دهند. برون ریخت این عقده ها جامعه ای فاسد و مبتزل را منتج می شود. بنابراین انسان نمی تواند هم بنده چنین سیستمی باشد و هم انسانی سالم و آزاد؛ این دو در یک ظرف نمی گنجند.

#نویسنده_مهمان
#بیگارورزی

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology