✅ برآمدن شبه طبقه فرودست فرهنگی؛. به بهانه اعتراضات اخیر. ✍🏻 یاسر باقری

✅ برآمدن شبه طبقه فرودست فرهنگی؛
به بهانه اعتراضات اخیر
✍🏻 یاسر باقری

📍این روزها در گوشه و کنار ایران شاهد اعتراضات کوچک و بزرگ هستیم
نکته عجیب این تجمعات که آن را از تجمعات پیشین متمایز می‌کند، این است که وجه اشتراک چندانی میان اعتراض تجمع کنندگان وجود ندارد.
تنها چیزی که در این میان از شعارها مشخص و مشترک است نفس "اعتراض" است، اعتراضی که سمت و سوی آن مشخص نیست؛ گاه دولت نشانه گرفته می‌شود، گاه نظام. مسائل اقتصادی در آن محوریت دارد اما مسائل سیاسی نیز در آن برجسته است.
در این مدت هر یک از بازیگران سیاسی کوشیده‌اند تا با تکیه بر برخی از شعارها، مخالفان خود را هدف واقعی اعتراضات معرفی کنند و یا اینکه آن را اقدامی سازمان‌یافته از سوی مخالفان قلمداد کنند.
اما هدف این نوشته، صرفا کوششی جامعه شناختی برای تبیین موضوع مذکور و درخواست نقد آن ازسوی صاحب‌نظران است و وجود بازی‌های سیاسی در این زمینه محل بحث نخواهد بود (و فرض سازماندهی توسط نهادهای حکومتی کنار گذاره شده است).

یکی از نکات درخور توجه در این ماجرا آن است که هسته مرکزی اعتراضات (معیشت) دغدغه مهم طبقه فرودست است و عموما چنین تصور می‌شود که طبقات فرودست توان سازماندهی تظاهرات را ندارد و معمولا اعتراضات آنان در شکل شورش خودنمایی می‌کند؛ به عبارتی اعتراض سازمان‌یافته و هماهنگ شده مختص طبقه متوسط یا نهادهای خاص اجتماعی و سیاسی (درون یا بیرون حکومت) است. این موضوع تحلیل و فهم اعتراضات را دشوار می‌کند.

به نظر می‌رسد توجه به دو پارامتر "ضریب نفوذ بالای شبکه‌های مجازی" و "تضعیف روزافزون طبقه متوسط" بتواند به تبیین این موضوع کمک ‌کند.
مورد نخست بارها مورد بحث قرار گرفته و نیازی به تکرار آن در اینجا نیست اما مورد دوم موضوع اصلی بحث در اینجاست
در یک دهه اخیر همواره دولت‌ها به حذف سیاست‌ها و خدمات اجتماعی فراگیر روی آورده‌اند. کالایی شدن روزافزون خدمات اجتماعی (حذف آموزش و سلامت ارزان یا رایگان) به‌مثابه آب رفتن بخشی از دارایی‌های طبقه متوسط و گران شدن هزینه زندگی اجتماعی برای آنها بوده است.
این سیاست‌ها به‌تدریج زمینه‌سازی سقوط طبقه متوسط را فراهم کرده است. سقوط اقتصادی طبقه متوسط برخلاف وضعیت فرهنگی آن، شبه طبقه‌ای را پدید آورده که همزمان با نیازهای اقتصادی، دغدغه مسائل فرهنگی و مدنی نیز دارد.
بنابراین این شبه طبقه فرهنگی فرودست، ضمن برخورداری از دغدغه‌های ترکیبی اقتصادی و فرهنگی، از توان سازماندهی و هماهنگی نیز برخوردار است.
هرچند این موضوع به معنای همگونی معترضان نیست اما شاید بتواند این موضوع را به بخش درخور توجهی از معترضان نسبت داد.
بنابراین خواسته کنونی جریان موجود بیش از هرچیز معطوف به سیاست‌های اقتصادی و ضداجتماعی دهه اخیر است که در چند سال گذشته تشدید شده است. اما امتداد این دومینو لزوما بر مسیر آغازین نخواهد بود و ممکن است با پیوستن گروه‌های مختلف سیاسی هر سمت و سویی پیدا کند.
به نظر می‌رسد که سیاستمداران چاره ای جز همبستگی و همنوایی در این زمینه و تاکید بر بهبود سیاست‌های اجتماعی ندارند. آغاز این موضوع اگرچه دولت را در شرایط سخت قرار می‌دهد اما شعارها نشان می‌دهد که به دولت محدود نخواهد ماند و تداوم چنین امری به نفع هیچکس نخواهد بود.

🔰از کانال سیاست‌گذاری اجتماعی

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_sociology