شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
✅ فلسفه در ایران مثل اژدهاگیری شده است. این روزها زیاد دربارهاش میخوانیم و میشنویم
✅ فلسفه در ایران مثل اژدهاگیری شده است
گفتوگوي منتشر نشده با محمد علي مرادي پژوهشگر فقيد حوزه فلسفه
این روزها زیاد دربارهاش میخوانیم و میشنویم. در تریبونهای نسبتا رسمیتر مثل خبرگزاریها و صفحات روزنامهها، استادان علوم اجتماعی و فلسفه و علوم سیاسی با انتشار یادداشتهایی از خصایل و فضیلتهایش میگویند و از اینکه صدایش شنیده نشد. در صفحات مجازی و شبکههای اجتماعی نیز با خیل اظهارنظر شاگردان و دوستانش مواجهیم که با زبانی سرراستتر از اجحافهایی که در حق او شد، مینویسند. معدودی نیز در این میانه، حتی مرگش را بهانه کردهاند، برای «تصفیه حساب» دقیقا به معنایی که ابوالحسن نجفی در «غلط ننویسیم» مجازا برای این تعبیر به کار برده است
...
فلسفه در ایران مثل اژدهاگیری شده است، زیرا طرح پرسش صورت نگرفته است. بعد از طرح پرسش است که مبانی مشخص میشود. البته باید میان مبانی و مساله و سوال تمایز گذاشت. از زمان مشروطیت تا حال ما با مشکلاتی مواجه شدهایم، مثلا میخواهیم وارد جهان جدید شویم و مظاهر آن چون معماری مدرن، فوتبال، فیلم، طبقه کارگر و… را داشته باشیم. این یعنی که یک مجموعه سوال مطرح شده است. اما برای پاسخ دادن به این پرسشها باید بنیاد نظری را توضیح دهیم. در حالی که ما در حوزه نظر منفعلیم و در حوزه عمل تهاجمی (aggressive) عمل میکنیم و مسائل را مستدل نمیکنیم. حال آنکه فلسفه در دنیا این طور نیست. بنابراین ابتدا باید سوال و مساله مطرح شود. ما کشوری پر مساله هستیم، از ترافیک و خانواده تا محیط زیست و فوتبال. اما این مسائل سویه نظری ندارند. باید برای این مسائل راهحل خودمان را بیابیم. برای حل مسائل باید به دانش پناه ببریم، یعنی بکوشیم مسائل را فرهیخته توضیح دهیم تا دچار پرخاشگری نشویم و بتوانیم با هم گفتوگو کنیم. بنابراین در فلسفه نخست باید طرح مساله کرد. جواد طباطبایی نیز در ابتدای کارهایش همین حرف را میزد. بعد از طرح مساله است که امکان گفتوگو طرح میشود.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2092
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet