‌✅ جهانی‌سازی افق‌های ایران را به جامعه جهانی بسیار نزدیک کرده، یکی از نتایجش این است ‌که جایگاه مفاهیمی مانند شرم تضعیف می‌شود، ه

‌✅ جهانی‌سازی افق‌های ایران را به جامعه جهانی بسیار نزدیک کرده، یکی از نتایجش این است ‌که جایگاه مفاهیمی مانند شرم تضعیف می‌شود، همان‌گونه که در جوامع مدرن و پست‌مدرن اتفاق می‌افتد
🖋 سید جواد #میری

📍 #شرم چیست؟ جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان با این مفهوم چه نسبتی دارند؟ آیا نسل جدید همان‌گونه که گذشتگان به مفهوم شرم می‌نگریستند، نگاه می‌کنند؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها باید کمی به عقب برگردیم؛ به جنگ جهانی دوم و زمانی که فردی به نام روث بندیکت انسان‌شناس کتابی می‌نویسد با نام «گل داوودی و شمشیر». او در این کتاب جامعه امریکا و ژاپن را از لحظ فرهنگی با هم مقایسه و نوع نگاهشان را به مقولات بسیار مهمی چون شرم و گناه بررسی می‌کند. خانم بندیکت در این کتاب تفاوت و تمایزی قائل می‌شود بین مفهوم شرم و گناه. البته می‌شود روی این موضوع که آیا هر حالت یا هر حس شرم‌آوری با حس گناه‌آلود همخوانی و همسویی دارد یا خیر، بحث کرد، ولی فعلا تمرکز ما روی نتایجی است که روث بندیکت از مطالعاتش می‌گیرد. او می‌گوید جامعه امریکا مبتنی بر مفهوم و کلان‌مفهوم گناه است، ولی ژاپن جامعه‌ای است که فرهنگش مبتنی بر کلان‌روایتی است به نام شرم. البته جالب است بدانید که او به دلیل وضعیت آن دوران و جنگ امریکا و ژاپن در خلال جنگ جهانی دوم و نداشتن امکان سفر به ژاپن، مطالعات میدانی در این کشور نداشته و مطالعاتش روی اسرای جنگی ژاپن بوده است. بندیکت همچنین این نتیجه‌گیری را با کمک مقالات و روزنامه‌ها و گزارش‌های گوناگونی که از جامعه ژاپن در دسترس بوده، ارائه کرده است. بعدها مردم‌شناسان و جامعه‌شناسان بی‌شماری این نوع نگاه را مورد نقد و بررسی و ارزیابی انتقادی قرار دادند. از آن زمان بحثی آغاز شد که آیا اساسا ما می‌توانیم در مورد فرهنگ‌ها چنین قضاوت‌های کلانی بکنیم؟ یعنی بگوییم فرهنگ جامعه‌ای به صورت غالب مبتنی بر مفهومی است به نام شرم یا گناه؟ با وجود همه این انتقادات و بحث‌ها، چیزی که بندیکت مطرح می‌کند، می‌تواند الگویی برای فهم مسائلی باشد که ما امروز در ایران با آن مواجهیم و به ما کمک می‌کند از منظر مردم‌شناختی آن را مورد مطالعه قرار دهیم.

📍 مفاهیم شرم و گناه
بیایید قبل از هر چیز پاسخی بدهیم به آن پرسش اولیه. مفهوم شرم مبتنی بر این ایده است که دیگران از فرد چه توقعی دارند، نه این‌که او میان نیک و بد انتخاب کند. یعنی به جای این‌که به این مبحث بپردازیم که کار نیک و بد چیست و این نیک و بد چه ربطی به موفقیت و شادکامی و کامیابی فرد دارد، همیشه به دنبال این باشیم که در نظم اجتماعی جایگاه شخص چیست و دیگران از او چه توقع و انتظاری دارند؛ اما وقتی صحبت از مفهوم گناه می‌کنیم، در گفتمان مردم‌شناختی یعنی حس مسئولیت یا ندامت که در انسان ایجاد می‌شود به واسطه انجام کاری زشت یا خدشه‌دار کردن حیثیت کسی، چه به صورت واقعی و چه خیالی. در اصل شرم آگاهی برخاسته از حس دردناکی است که به واسطه انجام فعلی توسط خود یا دیگری درک می‌شود که انجام آن عمل در جامعه ناشرافتمندانه یا عیب است. با کنار هم گذاشتن این دو مفهوم، در واقع داریم در مورد دو شیوه از Social order یا نظم اجتماعی صحبت می‌کنیم.
شرق شرمگین و غرب گناه‌آلود
در مورد شرم‌محوری شرق و گناه‌محوری غرب که بحثش با مطالعات روث بندیکت - که شرح آن پیش‌تر رفت - آغاز شد، می‌توانیم بگوییم به شکل کلی‌تر، کشورهایی که غیر‌غربی هستند، یعنی کشورهایی غیر از اروپای غربی و امریکا و کانادا و استرالیا، فرهنگ غالب شرم‌محور دارند تا گناه‌محور. به عنوان مثال بسیاری از جامعه‌شناسان اشاره می‌دهند به جامعه چین باستان یا جامعه سنتی چین. در این جامعه کنفسیوس می‌گوید اگر شما سعی در کنترل تک‌تک افراد جامعه داشته باشید، موفق نخواهید بود، بلکه راه بهترش این است که در نظم اجتماعی، توقعات یا انتظارات یا معیارهایی را که از دیگری دارید، به آن‌ها القا کنید. این همان پنج قانون کلی کنفسیوس است که رابطه زن و شوهر، پدر و فرزند، فرد و حاکم و... را شرح می‌دهد تا فرد بداند جایگاهش کجاست. این جایگاه‌ها نوعی جوهریت دارند و هر‌کسی از این جایگاه عبور کند، نه‌تنها کار زشت و پلیدی انجام داده، بلکه نظم کیهانی را نیز بر هم ریخته است. از سویی دیگر جامعه غربی را در طول تاریخ می‌بینیم که بر‌اساس دین‌هایی که در آن مناطق رواج داشته، تاکید همواره بر موضوع گناه و فرد گناهکار بوده است و تلاش می‌شده تا از این طریق نظم را بر اجتماع حاکم کنند.

📍 جامعه ایران؛ شرم‌محور یا گناه‌محور؟
در مورد این‌که جامعه ایران شرم‌محور است یا گناه‌محور، مسئله کمی پیچیده‌تر می‌شود. اگر از منظر جغرافیایی نگاه کنیم و اروپا را مرکز بگیریم، ایران جامعه‌ای شرقی تلقی می‌شود، اما از سوی دیگر به دلیل غلبه دین اسلام در ایران، جامعه‌ای شرقی نخواهیم بود.
ادامه در فایل پیوست 🔻🔻

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology