✅ «علیت‌پریشی در هزارتوی آدرس‌های غلط».. ✍🏻 مهدی تدینی

✅ «علیّت‌پریشی در هزارتوی آدرس‌های غلط»

✍🏻 مهدی تدینی

🔹کوتاه‌ترین راه برای نابود کردن یک ملت این است که دائم به آن آدرس غلط بدهید. آن‌قدر سردرگم می‌شود که در میانۀ گمگشتگی از پا درمی‌آید. اگر می‌خواهید مردمی را در شوره‌زار زجرکش کنید، دائم راه غلط به آن‌ها نشان دهید. بگویید واحه‌ای در مشرق است، وقتی صدها فرسنگ رفت، آن‌گاه بگویید آن واحه در سمت مغرب است... این آوارگان بیابان‌گرد آن‌قدر در میان مقصدهای نیافته، میان این سراب و آن سراب سرگردان خواهند ماند تا دیر یا زود از پا درآیند.

🔸اما «آدرس غلط دادن» یعنی چه؟ و اصلاً چرا تأثیر چنین ویرانگری بر جامعه دارد؟

📍آدرس غلط دادن، یعنی «علتی کاذب» را برای مسئله، رخداد یا پدیده‌ای معرفی کنیم. و چرا تا این اندازه ویرانگر است؟ چون اساسی‌ترین مبنای خودیابی انسان را تخریب می‌کند. اساس خودیابی بشر در این جهان بر کشف روابط علّی استوار بوده است. انسان در طول تاریخ وجودیِ خود هر بار یک رابطۀ «علت و معلولی» را کشف کرد، توانست یک گام در تاریخ خود به پیش آید. و اصلاً بزرگ‌ترین کشف بشر این بود که فهمید باید از طریق علم یک به یک روابط علّی این جهان را کشف کند، و این زمانی بود که انسان‌هایی دریافتند «دین» برای پیدا کردن روابط علّی کفایت نمی‌کند. بنابراین، «علم» نوعی «اَبَردستگاهِ» کشف روابط علّی بود.

🔸همۀ علوم، از طبیعی تا انسانی، تلاشی مستمر و نسل به نسل برای پی بردن به روابط علّیِ بیش‌تر بوده‌اند. کدام ویروس «علت» کدام بیماری است، یا کدام نارساییِ اجتماعی «معلولِ» کدام «علت» است. کدام عامل «علت» توسعه است و عقب‌ماندگی و فلاکت‌زدگی «معلول» چیست؟

📍پس پلکان پیشرفت کشف روابط علّی است. حالا اگر می‌خواهید ملتی را بدبخت کنید، در نظام علت‌ها و معلول‌هایش اختلال ایجاد کنید. حالا با هر گام در گمراهیِ بیش‌تر فرو می‌رود، و به تعبیر استعاری این همان «آدرس غلط دادن» است.
اما کشف روابط علّی کار بس دشواری است! در قرون وسطا بشر نمی‌دانست دلیل شیوع طاعون چیست. برای همین به «نظریۀ میاسما» پناه برده بود. میاسما یعنی «بخار طاعون‌زا»؛ یعنی بشر در آن دوران گمان می‌کرد بخاری طاعون‌زا (میاسما) مثلاً از گورستانی برمی‌خیزد، بر سر شهری فرود می‌آید و همه را می‌کُشد. تا این‌که علم چراغی در تاریکی افروخت، «علت» واقعی طاعون را کشف کرد و دهه‌ها بعد درمانش را نیز یافت. علم اجتماعی نیز می‌کوشید علیت‌های اجتماعی را بیابد، کاری که هرگز آسان نیست و بسیار خطاخیز است. برای مثال، علت بروز فساد در حاکمیت چیست؟ برای از میان بردن فساد (به عنوان معلول)، کدام علت را باید از میان برداریم؟ پس نکتۀ اصلی این‌جاست! پی بردن به علت‌ها اصلاً ساده نیست و اصلاً هر چه پدیده‌ها پیچیده‌تر باشد، علت‌ها هم پیچیده‌تر و متکثرتر می‌شوند، چنان‌که برای یک معلول گاه باید چندین علت یافت که هر کدام درصد معینی از علیّت را در خود دارند. و اوج دشواری در علوم انسانی این است که «ذهنیتِ» پژوهشگر حینِ جستجو برای کشف روابط علّی اختلال شدیدی ایجاد می‌کند. بگذریم...

📍احساس می‌کنم آدرس‌های غلط بلای جان ما شده است. آدرس‌های غلط، یعنی علت‌یابی‌های تعمداً یا سهواً اشتباه و تخریب نظام علیتِ سلیم، مانند تارهای بی‌پایان عنکبوت ما در چمبرۀ خود اسیر کرده است. کار به جایی رسیده که «علت» بی‌آبی دیگر اصلاً جغرافیایی نیست، بلکه در روسری زنان نهفته است، یا اگر بهای افسارگسیختۀ دلار چند روزی کمی پایین آید، «علت» آن شلیک موشک از یمن به امارات است! این موارد شاید خطاهایی زمخت و عیان باشد و جامعه (جز یک اقلیت) هیچ‌گاه آن‌ها را باور نکند، اما آشفتگی و پریشانیِ تبیین‌های علی بسیار گسترده‌تر و ظریف‌تر از این‌هاست، تا حدی که حتا می‌توان از تعبیر «علیّت‌پریشی» برای وضع ما سخن گفت. دیگر به ندرت شاهدیم علت درستی برای معضلی بیان شود، تا جایی که وقتی می‌بینم تحلیلگر یا مقامی به علت درستی اشاره می‌کند تعجب می‌کنم و ذوق‌زده می‌شوم.

📍دلایل این فروپاشیِ علّی گسترده است، از دلایل سیاسی تا فرهنگی‌ـ‌‌اجتماعی. اما یکی از دلایل مهم رسانۀ رسمی است؛ رسانه‌ای که در اصل «نارسانه» بوده است و وظیفۀ آن بیشتر تخریب آگاهی است تا ترویج آن. عامل دیگر تسلط مطلق سیاست‌زدگی بر تخصص‌مداری است. و بدتر این‌که در ایران پوزیسیون و اپوزیسیون هر دو در صدور آدرس‌های غلط از هم پیشی می‌گیرند. نتیجه اینکه این «علیّت‌پریشی» چنان عمیق، فراگیر و ریشه‌دار شده که بعید می‌دانم به این راحتی‌ها بتوانیم خود را از شکنجه‌گاه آن برهانیم (شاید این برداشت کمی بدبینانه باشد)... به هر حال بزرگ‌ترین وظیفۀ ما این است که کمی این علیت‌پریشی‌مان را التیام دهیم.

🌐شبکه جامعه شناسی علامه

@Atu_sociology