‌🔅 فساد اخلاقی و نردبان ترقی، اتمسفر مناسبات اجتماعی

‌🔅 فساد اخلاقی و نردبان ترقی، اتمسفر مناسبات اجتماعی

🖊احسان #عزیزی


📍تصور رایج از "فساد اخلاقی" روابط بی بند و بار نامشروع جنسی است، اما چنین تصوری به جد تقلیل فساد و زوال اخلاقی جامعه به امور جنسی است که منجر به گناه زدایی و زشتی زدایی از اشکال مختلف فساد می شود. باید تعابیر غنی تر و گسترده تری از فساد اخلاقی داشت. دروغ، ریاکاری، سودمحوری، خودخواهی، تهمت، دزدی، کلاه برداری، منفعت طلبی و انواع و اقسام رفتارها و نیت هایی که توافقی جمعی بر سر بد و زشت بودن آن در اکثر جوامع انسانی وجود دارد مشمول فساد اخلاقی هستند. مگر جز این است که فساد اقتصادی ناشی از فساد اخلاقی افراد است؟!

📍صفایی فرهانی در گفتگویی با استناد به نتیجه ی پژوهشی که اعتماد اجتماعی در ایران را 10% ارزیابی کرده است بی اخلاقی در جامعه را بزرگ ترین تهدید جامعه ایران خوانده است، کاملا با وی هم دل ام، آن‌چه امروز جامعه‌ی ایران را با مخاطره ای جدی مواجه می کند که بنیان های اصالت امور روزمره و کلان ما را در معرض فروپاشی قرار می دهد فساد اخلاقی در سطح گسترده‌ی آن، از روابط فردی تا ساختاری است. کالایی شدن روابط خانوادگی، عقلانیت ابزاری، انتخاب همسر بر مبنای منافع مادی و مالی، همه چیز رنگ و بوی سود و نفع شخصی به خود گرفته است. دیگر روابط والدین و فرزندان نه بر مبنای عشق و همدلی، نیاز دو جانبه و درک، که در شکاف های نسلی مبتنی بر سود است: فرزندان برای کسب منافع مادی مقابل برخی خواسته ها و امیال والدین مشارکت می کنند. دیگر انتخاب همسر نه بر مبنای روابط صادقانه و مبتنی بر عشق، که بر مبنای ریاکاری و دو رویی، سود و موقعیت مادی و اقتصادی، جذابیت های ظاهری و عطش جنسی صورت می گیرد. روابط مبتنی بر صداقت و دوستی و عشق جای خود را به روابط مبتنی بر نفاق و تنفر، دروغ و ریاکاری و منفعت طلبی می دهند. اما زمینه های اقتصادی و سیاسی رواج بی اخلاقی چیست؟!

📍یکی از زمینه های اقتصادی فساد آمیز، اقتصاد نفتی است. دولت خودگردانی که با پول نفت نمایندگی طبقات وابسته به خود را می کند و خیر جمعی و عمومی جامعه در اولویتش نیست. امروز کمتر کسی را سراغ داریم که کار و اشتغال وی با میل درونی، با گرایشی ذهنی و باطنی هستی خود را در آن تحقق بخشد. در چنین وضعیتی است که بازار نه به شکلی رقابتی، یا حتی آزاد، که به شکلی غارتی در حال بازسازی خود از طریق استثمار تام افراد و منابع طبیعی عمل می کند. صاحبان کار و سرمایه با پول قانون را می خرند، شرع و عرف، هنجارها و ارزش ها را می خرند، ساعت کار از 8 ساعت به 12 افزایش می یابد، برای کارفرما مهم نیست که کارگرانش زیر بار مخارج زندگی له می شوند یا در معدن زیر آوار بمیرند. در چنین وضعیتی کار و مزایای آن در خدمت فرد نیست، این فرد است که در خدمت کار و سود هرچه بیشتر کارفرما است. قرار نیست کار شرایطی برای رفاه و توسعه و سعادت فردی، رشد اخلاقی و فرهنگی و اقتصادی افرد ایجاد کند، بل فرد است که باید در خدمت توسعه ی کار و افزایش هرچه بیشتر سرمایه و سود صاحب کار باشد. ساختارها به فرد می آموزند که برای زنده ماندن باید تن به هر قواعدی بدهد: امر درونی رنگ می بازد. مشاغل و صاحب کاران در قالب کارخانه یا نظام اداری، تخصص افراد را نمی خواهند، آن ها زمان، عمر و بدن ها را به خدمت می گیرند، چرا که اکثر مشاغل در یک نظم بروکراتیک صوری در جهت منافع جمعی جامعه شکل نگرفته اند، بل در جهت منافع فرد و گروهی از جامعه اند.

📍زمینه های ایدئولوژیک و سیاسی چنین وضعیتی وابسته به منابع مشروعیت ساختار سیاسی حاکم است. ساختاری که مشروعیت خود را از طریق نمایندگی دین و اخلاقیات بدست آورده است، بی شک بی اخلاقی هایش به منزله ی مشروع شمردن امر غیر اخلاقی است. زمانی که نهادهای سیاسی در قامت نمایندگان اخلاق و ارزشهای اخلاقی مدعی استقرار مدینه ی فاضله اند اما در عمل سازوکار ریاکاری را برای دستیابی افراد به منابع و سود بیشتر ایجاد می کنند، در حقیقت بنیان های امر اخلاقی و انسانی را سست می کنند. در گسست پیوند فرد و جامعه، خانواده ها به سلول های پراکنده در جهت ترقی و کسب منافع خود عمل می کنند و در درون این سلول ها افراداند که اتمیزه و جدا افتاده حتی اعضای خانواده ی خود را نردبان ترقی و سود و اهداف خود قرار می دهند و تمامی روابط کالایی و پولی می شود. برای روان شناس مهم نیست که بیمارش راست می گوید یا دروغ، که از کدام اختلال رنج می برد، تنها ویزیت های بیشتر و فروش داروهای وارداتی اش مهم است. برای وکیل مهم نیست که کدام موکل را نمایندگی می کند، مهم دریافت پول حتی از کلاه بردار است؛ و نمونه های بسیاری که احتمالا شما بهتر از بنده در ذهن دارید. در چنین وضعیتی است که فساد اخلاقی دیگر نه فقط در روابط نامشروع، که در کنه روابط اجتماعی ما رسوخ کرده است.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology