✅ «فرهنگ شفاهی ما و ماجرای بیست- سی» ‟. ✍🏻 سعیده مهدی‌زاده -

✅ ” فرهنگ شفاهی ما و ماجرای بیست- سی" ‟
✍🏻 سعیده مهدی‌زاده - #نویسنده_مهمان



امروز در محل کارم دقایقی از وقت استراحت را در جمع همکاران به بحث حول انتخابات ریاست جمهوری گذراندم. یکی ازدوستان با ژستی روشنفکرانه می گفت: ”بابا همشون سرو ته یه کرباسند انتخابات هم فقط یه نمایش مسخره هست٬ ما ساده ایم که هر بار می ریم و رای می دیم‟. همکار دیگرمان نظری متفاوت داشت٬ او انتخاب کاندیدای اصلح را حکم مرگ و زندگی برای آینده ی مملکت می دانست. خلاصه بحث داغ بود و هر کسی از منطق کاندیدای مورد نظرش دفاع می کرد. طولی نکشید که مطابق معمول٬ شیب بحث ها تندتر شد ومتاثر از مناظره های تلوزیونی٬ بازار اتهام زنی و شایعات اثبات نشده گرم تر شد. یکی از همکاران که هنوز داغ دار کاندیدای رد صلاحیت شده اش بود٬ همچون کودکی که لجوجانه پا زمین می کوبد فقط به دولت می تاخت٬ که این چه دولتی است!... سیاست اقتصادی اش فلان است و در برابر بیگانگان بهمان است. دوستانی که در طیف مخالف او بودند یکی یکی در رد اتهاماتش استدلال می آوردند اما او عموما شنیده نشنیده پاسخ ها را نادیده می گرفت و اتهام بعدی را پیش می کشید! آخرش رسید به اینجا که ”خب حالا راجع به بیست - سی چی دارین بگین؟ چطور از دولتی که زیر بار بیست – سی رفته دفاع می کنین؟‟ لحظاتی سکوت بر هیاهوی جمع غالب شد٬ یکی از دوستان پرسید ”بیست – سی چیه دیگه؟‟ همکار ناراضیمان با حرارت جواب داد ”همون سندی که خارجیا نوشتنش و آزادی همجنس گراها رو به رسمیت شناخته ! ‟ تازه دوزاریم افتاده بود... منظورش از ”بیست – سی‟ سند آموزشی 2030 یونسکو بود. در حالیکه به زحمت جلوی خندیدنم را گرفته بودم بهش گفتم: ” ازجزییات این سند فقط همین یکی رو می دونی؟ این سند اهداف هفده گانه ای داره٬ دولت های امضا کننده رو متعهد می کنه که تا سال 2030 میلادی به برخی رویکردهای ضد توسعه مثل تبعیض علیه زنان و اقلیت های قومی – مذهبی پایان بدهند یا مثلا اینکه برای مبارزه با فقر و بی سوادی تلاش بیشتری کنند و یا اینکه جلوی تخریب محیط زیست کشورشون رو بگیرن... تازه با اینکه پذیرش این سند هیچ جنبه ی الزام آوری برای امضا کنندگان نداره دولت ما شرط کرده که هر کدام از بندهای این سند اگر با فرهنگ و سنت هامون در تضاد باشه اجرا نمی کنه‟...و آخرش خنده ی فروخوردم رو رها کردم و گفتم: ”خلاصه خون خودت رو کثیف نکنن لازم نیست نگران بیست – سی باشی‟.

این روزها ماجراهایی از این دست حتی در بین قشر تحصیل کرده به وفور رخ می دهد که متاسفانه ریشه در فرهنگ به شدت شفاهی جامعه ی ما دارد طوریکه هر آنچه را می شنویم باور می کنیم و گاه حتی به خود اجازه شک کردن هم نمی دهیم و یا اغلب همت تحقیق و مطالعه حول موضوع را نداریم. در چنین فضای سطحی نگرانه ای اتهام های بی اساس و ادعاهای توخالی به راحتی توسط مردم پذیرفته می شود و همین واقعیت است که باعث شده کاندیداهای ریاست جمهوری در برنامه های تبلیغاتی خود به جای ارائه ی راهکار جهت رفع مشکلات٬ عمده ی وقت خود را برای اتهام زنی به رقیب و یا دفاع از خود در برابر اتهامات مطرح شده هزینه کنند. در چنین فضای مسمومی شهروندان نیز عموما جذب کاریزمای شخصی کاندیداها می شوند٬ فریب وعده های توخالی و غیر عملی برخی از آنها را می خورند و بدون آنکه درک صحیحی از شرایط واقعی ایران و دنیای پر آشوب داشته باشند در انتخابات شرکت می کنند. کاش حافظه ی تاریخیمان یاری دهد تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم که دیگر فرصتی برای آزمون و خطا نیست. کاش به جای تعصب ورزی کورکورانه که شکاف های اجتماعی را عمیق تر می کند٬ بذر آگاهی بکاریم تا بعدها همدلی و وفاق ملی درو کنیم.
#انتخابات
#ریاست_جمهوری

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology