شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
✅ چرا اینگونه شدیم؟ مشکل اساسی چه بود؟. ✍🏻جواد
✅ چرا اینگونه شدیم؟ مشکل اساسی چه بود؟
✍🏻جواد #طباطبایی
✅ مشکل اساسی ما این است که آن مضمون جدیدی که از غرب وارد کردیم، به قول کانت، در قالبهای ذهن فطری ما ریخته شد.
درست است که ماده از خارج میآید، ولی من آن را در قالب ذهن خودم میفهمم. وضعیت ما با دنیای جدید درست همینطور است. یعنی آن را در قالبهای ذهن خودمان ریختهایم.
درست است که همه به این نتیجه رسیده بودیم که سنت هیچ است و به درد نمیخورد، ولی آنچه را که از قانون جدید غرب و از حکومت قانون جدید گرفته بودیم، در قالبهای حقوقی شرع ریختیم. یعنی چیزی درست کردیم که ماهیت خودش مساله است و اینجاست که مساله سنت و تجدد اساسی میشود و دیگر، جامعهشناسی و جامعهشناسان نمیتوانند آن را طرح کنند.
چون آنها مساله شان این است که من که این جوری لباس پوشیدهام غربی شدهام و آنها که این جوری نمیپوشند سنتی هستند. فکر میکند مثلاً آقای منتظری که آن گونه لباس میپوشد سنّتی است و من هم که این جوری لباس میپوشم مدرن هستم. در حالی که نه آقای منتظری سنتی است و نه من مدرن هستم.
در مشروطه، ما با چنین مسالهای مواجه شدیم؛ با رویارویی دو بخش از علما با یکدیگر، ارتباط ما با سنّت به نوعی گسسته شد. خود علما متوجه الزامات این امر نبودند.
امثال طباطبایی و بهبهانی و علمای نجف، یک طرف را گرفتند و گفتند مشروطه شرّ کمتر است. امثال شیخ فضلاللهنوری هم آن طرف ماجرا را گرفت. این موضوع هم با روشنفکران و به اصطلاح، متجددان ما پیوند خورد.
منتها این بحث برای آنها طرح نشده بود و آنها در واقع به یک نوع مصالحهای رسیدند؛ مصالحهای که مانند آن بود که کبک سرش را زیربرف کرده باشد. آنها میخواستند با اتحاد با یکدیگر، بساط استبداد را برچینند. طباطبایی میگفت بالاخره تقیزاده آدم خوبی است؛ تقیزاده هم میگفت او با ما کنار میآید، مگر این که خیلی اختلاف پیدا بکنیم.
مصالحه شد، ولی مشکلات و پروبلماتیکها طرح نشد و یا به این صورت فهمیده نشد. مساله به آن صورتی که در تحول غرب پیدا شده بود طرح نشد. به این ترتیب، مفاهیمی را که از غرب و از دنیای غرب گرفته بودیم در قالب متضادی ریختیم؛ یعنی حقوق جدید در قالب شرعیات ریخته شد. بسیاری از مفاهیم نیز در لغزشگاه افتادند. چرا که مفاهیم بیشتر از آن که تحول پیدا بکنند میلغزند.
✔️ این مفاهیم در غرب چگونه شکل گرفت؟ به عبارت دیگر، مفاهیم جدید در ارتباط با سنت غربی چگونه فهمیده شد؟
✅ آنچه در غرب صورت میگیرد، در حوز تحول مفاهیم است اینجا که ما هستیم لغزشگاه است. به عبارت دیگر، درست است که تمدن غربی بر مبنای گسستهای متعدد از سنت است، ولی این گسستها در تداوم صورت میگیرد. مورد ما گسستهایی است در گسستها.
این نکته مهم است!
به عبارت دیگر، مورد ما تداوم در گسست است، بیآنکه بدانیم این گسستها در کجا صورت میگیرد.
به این دلیل است که میگویم کسانی فکر میکنند در چارچوب اسلام سنتی صحبت میکنند، ولی این طور نیست. وقتی به عنوان مثال در مثل مناقشه نیست درسهای نهجالبلاغه آقای منتظری را میبینید، در چارچوب سنّت صحبت نمیکند، بلکه در چارچوب ایدئولوژیهای جدید صحبت میکند. یعنی نهجالبلاغه را با توجه به ایدئولوژیهای جدید تفسیر میکند. منتها من معتقدم که این تداوم، تداوم در گسست است ولی خود فرد نمیداند. اما در آنجا گسست در تداوم است.
فصلنامهی نقدونظر
شمارهی۱۹و۲۰، تابستانوپاییز ۱۳۷۸
#جامعه
🌐رسانه، شمایید
👈اگر نظرتان را جلب کرد، با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🌐جامعهشناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxbY7Ab5PtgsmQ