یک دوست قدیمی رو بعد از سالیان بسیار دیدم

#سفرنامه

یک دوست قدیمی رو بعد از سالیان بسیار دیدم. تو کار واردات دستگاه‌های الکترونیکی با کاربرد صنعتی بود. می‌گفت اوایل خرداد برای یک نمایشگاه رفته بود سوئد. فاصله هتل تا نمایشگاه ۱۲۰۰ متر بود.

می‌گفت فاصله ۱۲۰۰ متری هتل تا نمایشگاه رو پیاده می‌رفتم، چون اگه تاکسی می‌گرفتم سی چهل یورو پیاده می‌شدم. اما عمرا تو تهران یک کیلومتر راه برم. تاکسی می‌گیرم. خرجی نداره که!

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

در علم اقتصاد، اصل بر حداقل کردن اسرافه. قیمت هر چیز یک ابزاره برای سیگنال دادن به بازار: هم به مصرف‌کننده و هم به تولیدکننده. قیمت قراره در سطحی باشه که مصرف‌کننده و تولید‌کننده بفهمند دقیقا چه میزان مصرف یا تولید کنند تا اسراف حداقل بشه.

وقتی تاکسی گرفتن برای مسافت ۱۲۰۰ متری سی یورو درمیاد، اقتصاد به مردم میگه اگه فایده با تاکسی رفتن کمتر از سی یوروه، با تاکسی رفتن اسرافه. نهایتا پیاده برید، یا با دوچرخه. فقط بشرطی با تاکسی برید که فایده تاکسی گرفتن بیشتر از سی یورو باشه.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

حالا ما تو کشور قیمت بنزین رو لیتری ۱۰۰۰ تومن ثابت کردیم، در حالیکه قیمت عمده‌فروشی بنزین لیتری ۴۰۰۰ تومنه. این باعث می‌شه که هزینه رفت و آمد، چه با خودرو شخصی، چه با تاکسی، سیگنال غلط به مصرف‌کننده بده. این سیگنال غلط، رفتار مصرف‌کننده رو به سمت اسراف می‌بره.

وقتی هم که منابع جامعه اسراف می‌شه، قدرت اقتصادی کشور هی کم و کمتر می‌شه.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

قیمت انرژی رو باید اصلاح کرد. بهتره به تدریج، ولی پایدار، اصلاحش کرد. (پیشنهاد من و تعدادی از دوستان: https://t.me/Economics_and_Finance/482)
اما برخی پیشنهاد می‌کنند که بعد از اصلاح قیمت، کماکان به تاکسی‌ها بنزین ارزون‌تر داده بشه.
دیدیم که قراره قیمت به مصرف‌کننده سیگنال درست بده. اگه قیمت تاکسی غیرواقعی بمونه، مصرف‌کننده تاکسی از کجا بفهمه که کی استفاده از تاکسی برای اقتصاد مفیده و کی اسرافه؟ حالا بگذریم از اینکه دو نرخی کردن همیشه تبدیل به رانت و فساد می‌شه. اون یه بحث دیگه‌ست.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

قیمت یک چیز باید برای همه یکسان باشه.
قیمت انرژی باید برای شخصی و مسافرکش یکی باشه؛
به همون دلیل که قیمت ارز باید برای کالاهای اساسی و غیراساسی یکسان باشه؛
⬅ چون کارکرد قیمت، سیگنال دادن به مصرف‌کننده و تولیدکننده برای رفتار غیرمسرفانه‌ست.